رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای شورایعالی مرکز الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت در روز دوشنبه هفته گذشته، تحقق اهداف انقلاب اسلامی را در 5 مرحله تبیین کردند که شامل انقلاب اسلامی، نظامی اسلامی، دولت اسلامی، جامعه اسلامی و در نهایت تمدن اسلامی می شوند. ایشان دو هدف اول یعنی شکل گیری انقلاب و نظام را محقق شده دانسته و مرحله کنونی را که نظام اسلامی در آن قرار دارد، مرحله دولت سازی اسلامی نامیدند: "مرحلهی اول در این فرآیند، شکلگیری انقلاب اسلامی است و پس از آن باید بلافاصله نظام اسلامی تشکیل شود که هنر بزرگ امام خمینی(ره) نیز ایجاد نظام اسلامی بود... تا وقتی این مرحله (دولت اسلامی) به طور کامل محقق نشده است، نوبت به «تشکیل جامعه اسلامی» نمیرسد و در این صورت، موضوع سبک زندگی اسلامی نیز صرفاً در سطح گفتمانسازی در جامعه باقی خواهد ماند."
بنابراین در زمان کنونی دولت سازی اسلامی در دستور کار است و زمینه شکل گیری جامعه اسلامی نیز تشکیل دولتی است که بتواند مولفه ها و شاخص های واقعی جامعه اسلامی را به طور کامل به مرحله اجراء درآورد. اما چرا بعد از 37 سالی که از انقلاب اسلامی می گذرد تا کنون دولت اسلامی به معنای خاص آن که بتواند سبک پیشرفت اسلامی - ایرانی را پیاده کند محقق نشده است؟ دولت اسلامی دارای پسوندی به نام اسلام است. مقام معظم رهبری در همان دیدار اصل ضروری تحقق سبک پیشرفت اسلامی ایرانی را اینگونه بیان می کنند:" لازمه تحقق این موضوع ، تحقیقات عمیق اسلامی و ارتباط وثیق و پیوسته با حوزههای علمیه و فضلای متفکر، آگاه و مسلط بر مبانی فلسفی، کلامی و فقهی است. ایران، زمینهی تحقق این الگوست و اگر به فرهنگ، تاریخ، جغرافیا، اقلیم، آداب و سنن و سرمایههای انسانی و طبیعی کشور توجه نشود، الگوی پیشرفت، سندی غیرقابل تحقق و بدون استفاده خواهد شد."
از سوی دیگر در سند چشم انداز 1404، افق هایی برای ایران ترسیم شده که در 13 بهمن 1382 به سران سه قوه برای اجرایی شدن ابلاغ شده است. در این سند ایران به عنوان کشور اول منطقه در تمامی زمینه ها شناخته می شود: "در چشمانداز بیستساله، ایران کشوری است توسعه یافته با جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه با هویت اسلامی و انقلابی، الهامبخش در جهان اسلام و با تعامل سازنده و موثر در روابط بینالملل."
دستیابی و نیل به دولت و جامعه اسلامی منطبق با گفتمان پیشرفت اسلامی - ایرانی که مقدمه ای برای تمدن بزرگ اسلامی به معنای تأثیر پذیرفتن فکری ملتها از اسلام است، یکی از آرمان هایست که رهبر معظم انقلاب در بسیاری از بیانات خود قطعات این پازل را تبیین کرده اند و کمبود ها و کاستی های رسیدن به این هدف را نیز به صورت کلی و جزئی گوشزد کرده اند.
اما به همان مقدار که ملت ایران برای به راه انداختن انقلاب اسلامی کار سختی در پیش داشتند و دهه ها طول کشید تا به این امر دست یابند، ساختن تمدن اسلامی نیز بارها سختر از آن است. اما این هدف برای کشوری که توانسته یکی از بزرگترین انقلاب های جهان در تاریخ معاصر را رقم بزند، دست نیافتنی نیز نمی باشد. در تاریخ ایران انحطاط ها و شکست های متعددی وجود دارند و سلسله های مختلفی نیز پیش و پس از ورود اسلام بر کشور حکمرانی کرده اند. در تاریخ معاصر یعنی در 100 سال اخیر، یکی از اهداف و آرزوهای اصلی مردم ایران و نخبگان آن، ایجاد کشوری با تمدن بزرگ برای تاثیرگذاری در دنیا بوده است. کشوری که بدون هیچ وابستگی بتواند به الگوی برتر در تمامی زمینه های شناخته شده علمی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی تبدیل شود. انقلاب اسلامی یکی از گام های اصلی در این مسیر است. انقلابی که با اتکا بر مردم به دست آمد و مسیر اصلی را با رهبری امام خمینی (ره) برای پیشرفت نشان داد. پس از نظام سازی، در دوران رهبری امام خامنه ای (ره) الگوی پیشرفت اسلامی - ایرانی در دستور کار قرار گرفته تا مراحل بعدی دستیابی به دولت اسلامی- جامعه اسلامی و سپس تمدن اسلامی با زیرساخت محکم و استوار تکمیل گردند.
چنین حرکتی را مقام معظم رهبری در سال های متمادی با عنوان پیچ تاریخی یاد کرده اند که ملت ایران در حال عبور از آن است. این مرحله گذار از انقلاب اسلامی شروع شده و تا سال های سال برای تکمیل ادامه خواهد داشت. ایشان در17 شهریور سال 1370 به خوبی از موقعیت زمانی تاریخ یاد کردند: "تاریخ دارد عوض میشود. یکی از پیچهای مهم حرکت تاریخ، در زمان من و شما دارد طی میشود. پیچهای تاریخ، در طول سالهای متمادی طی میشود. گاهی عمر یک نسل یا دو نسل، در تاریخ یکلحظه است. ما در یکی از همان پیچهای عمده و در یکی از همان نقاط عطفیم.امروز به دوران نبیّ اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نگاه کنید؛ از دور، پیچ را میشود دید. از نزدیک در حین حرکت، هیچکس ملتفت نیست که چه کاری دارد انجام میگیرد؛ مگر هوشمندان."
مقام معظم رهبری همچنین در 6 مهرماه 1390، در بیاناتی درباره نقطه زمانی و مکانی قرار گرفتن ایران در پیچ تاریخی حساس عنوان کردند: "کشور ما، نظام جمهوری اسلامی و ملت ایران کار بزرگی را انجام داد. آن حادثهای که در ایران اتفاق افتاد و مسیر تاریخ را عوض کرد، واقعاً در قالب الفاظ نمیگنجد. حالا سی سال از انقلاب گذشته؛ وقتی سیصد سال بگذرد، کسانی که ناظرند و این حادثهی عظیم را میبینند، آنها حس میکنند که چه اتفاقی افتاده؛ چه پیچ عظیمی در تاریخ امت اسلامی، و فراتر از آن، در تاریخ بشریت، اتفاق افتاده. کار بزرگی شده؛ ماها بخشهای کوچکی از آن را حس کردیم و لمس کردیم و دیدیم و میبینیم."
حرکت در یک مسیر سرنوشت ساز و حیاتی به هر روی دارای کمبودها، کم کاری ها، بی توجهی ها، فراموش کردن اولویت ها، آدرس دادن های غلط، خدعه ها و توطئه ها، سنگ اندازی ها و صدها معضلات دیگر نیز می باشد که می تواند پیشروی را کند سازد. رهبر یک نظام اسلامی با توجه به تعهدات و شناختی که از ماموریت بزرگ دارد، نمی تواند نسبت به مسائل جاری بی توجه باشد، چرا که در مقام اجرای کارویژه های مربوط به دولت سازی اسلامی، نواقص خود را نشان می دهند و از این رو آسیب شناسی و توصیه برای جلوگیری از ادامه روندهای کند کننده حرکت در مسیر پیشرفت، بسیار حائز اهمیت و ضروریست.
امام خامنه ای در بیش از یک ربع قرن رهبری نظام اسلامی، علاوه بر اینکه سیاست های کلی را برای حرکت در مسیر پیشرفت الگوی اسلامی - ایرانی تببین و ابلاغ کرده و در بیشتر بیانات خود نیز بر آن تاکید کرده اند، شناسایی نقاط ضعف و اعلام کاستی ها مربوط به اجرای سیاست ها را به صورت کلی و حتی در جزئیات در صورت لزوم در دستور کار قرار داده اند. از زمان شروع انقلاب اسلامی تا به امروز، مسیر همواری برای پیشرفت در پیشروی ملت ایران نبوده و دشمنان اسلام و انقلاب، با جنگ و تحریم و فشار سعی کرده اند مسیر را مسدود سازند. هزینه هایی بسیاری نیز ایران در مقاومت و ایستادگی در مقابل تلاش دشمنان پرداخته است. این امر مربوط به کشورها و دولت های متخاصم است.
یکی از آسیب های اصلی در مسیر حرکت به سمت پیشرفت، گمراه کردن اذهان ملت به سمت اهداف غیرواقعی یا موقتی است که زمان رسیدن به هدف اصلی را طولانی می کند و ممکن است نسل ها بگذرد تا این آسیب از میان برود. زمانیکه دولت ها نیز در این گرداب گرفتار شوند، مسائل به کلی پیچیده تر می شوند و ابعاد آسیب پذیری نیز گسترده تر می گردد. متاسفانه در حالیکه رهبر معظم انقلاب بر اموری تاکید یا توصیه می کنند، گوش های شنوایی وجود ندارند و ایشان بالاجبار به بیان جزئیات آسیب ها و نواقص نیز اشاره می کنند. این در حالیست که مسئولان اجرایی به جای انجام اقداماتی اصولی و زیرساختی، تنها برای خالی نبودن عریضه، دست به اقدامات صوری و بدون هیچ پشتوانه و محتوا می زنند.
در آخرین بیانات رهبری در دیدار معلمان و فرهنگیان، ایشان نکاتی را در زمینه آموزشی و پرورشی نسل ها عنوان کردند که بسیار حائز اهمیت و زیربنایی بودند. مقام معظم رهبری به صورت گزینشی انتقاداتی نیز در حوزه ارتباطات و صدا و سیما عنوان کردند که بلافاصله مسئولان مربوط در نامه هایی دستور ایجاد کارگروههایی برای رفع دغدغه های رهبر انقلاب دادند. اما چگونه است که دستاندرکاران امور تا زمانیکه رهبری تذکر یا نقدی را عنوان نکرده اند تنها به انجام امور غیرضرور یا روزمره می پردازند ولی به محض تذکرات، دستور به رفع دغدغه می دهند؟ آیا این کاستی ها تا پیش از آن از دید مسئولان پنهان بود؟ آیا مقام معظم رهبری در تبیین سیاست های کلی و در بیانات متعدد، مسیر و راه رفع نواقص و آسیب ها را عنوان نکرده بودند؟ عدم توجه یا بی مبالاتی در انجام برخی از امور اجرایی در حوزه های مختلف و در مقام اقدام و عمل با توجه به الگوی پیشرفت اسلامی - ایرانی، سند چشم انداز و درک حضور در مقطع زمانی حساس پیچ تاریخی است که نگران کننده می باشند.