بصیرت

معارفی،سیاسی

بصیرت

معارفی،سیاسی

حکمت ، احکام شب قدر و اهل بیت علیهم السّلام

حکمت ، احکام شب قدر و اهل بیت علیهم السّلام

 

حکمت، احکام شب قدر و اهل بیت(ع(

 خداوند ذیل آیه سوم سوره دخان میفرماید:

إِنّا أَنْزَلْناهُ فی لَیْلَةٍ مُبارَکَةٍ إِنّا کُنّا مُنْذِرینَ فیها یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکیمٍ.

اهل بیت (ع) میفرمایند:

کُلُّ أَمْرٍ حَکیمٍ ای یقدرالله کل امر من الحق و من الباطل و ما یکون فی تلک السنه وله فیهم البداء والمشیه یقدم ما یشاء و یوخر ما یشاء من الآجال و الارزاق و البلایا و الاعراب و الامراض یزید فیها ما یشاء و ینقص ما یشاء.[1]

 خداوند دراین آیه می فرماید که ما قرآن را در شبی مبارک نازل کردیم. ما منذر هستیم و در قرآن انذار قرار داده ایم. در این قرآن تمام راهها مشخص شده است و حد و حدود اینها تبیین شده است. در این حدیثی که تلاوت شد اهل بیت (ع) در مورد جنبه برزخی حکمت صحبت می فرمایند.

 "حکمت" یعنی راه بازکردن، راه گشایی، راه سازی.

 اگر بخواهیم دقیق تر بگوییم: « اول می شود راه سازی، بعد می شود راه گشایی و بعد می شود راهنمایی، که راهنمایی جزء "هدایت" است».« تقدیرکردن» یعنی  ساختن راه درجنبه برزخ و قرار دادن اشیاء مربوطه برآن.این مفهوم دراحادیث به صورت مقدر کردن موضوعات مختلف بیان شده است. اما نکته مد نظر ما، قسمت بعدی حدیث است. خداوند می فرماید: و یزید فیها ما یشاء و ینقص ما یشاء خدا به هر نحوی که بخواهد، در امور کم و زیاد می کند و یلقیه رسول الله (ص) الی امیر المومنین (ع) و حضرت رسول الله (ص) این حکمتهایی را که مقدر شده است به امیر المومنین (ع) تحویل می دهند. و یلقی امیر المومنین (ع)الی الائمه (ع) و امیر المومنین (ع) هم اینها را تحویل دیگر ائمه (ع) می دهند. حتی ینتهی ذلک الی صاحب الزمان(ع)   تا اینکه تحویل امام زمان (عج) داده می شود. .... اگر شما در ماجرای شب قدر این ارتباط را بین اهل بیت عصمت و طهارت( ع) می بینید، این ارتباط همه جایی و همه زمانی است. اینگونه ارتباط در تمام عوالم  و در تمام نشئات از جمله در ماجرای ظهور امام زمان (عج) وجود دارد.


[1]  ( الامام الباقر والصادق والکاظم علیهم السلام ) " إنا أنزلناه : یعنی القرآن . فی لیلة مبارکة إنا کنا منذرین : وهی لیلة القدر ، أنزل الله القرآن فیها إلى البیت المعمور جملة واحدة . ثم نزل من البیت المعمور على رسول الله صلى الله علیه وآله فی طول ( ثلاث خ . ل ) عشرین سنة . فیها یفرق : فی لیلة القدر . کل أمر حکیم : أی یقدر الله کل أمر من الحق ومن الباطل ومایکون فی تلک السنة ، وله فیه البداء والمشیة ، یقدم مایشاء ، ویؤخر ما یشاء من الآجال والارزاق والبلایا والاعراض والامراض ، ویزید فیها مایشاء وینقص مایشاء ویلقیه رسول لله صلى الله علیه وآله إلى أمیر المؤمنین علیه السلام ، ویلقیه أمیر المؤمنین علیه السلام إلى الائمة علیهم السلام ، حتى ینتهی ذلک إلى صاحب الزمان علیه السلام ، ویشترط له مافیه البداء والمشیة والتقدیم والتأخیر

 معجم احادیث امام مهدی(عج) ج5 ح 1850 / القمی : ج 2 ، ص / مجمع البیان : ج 5 ص 61 / الصافی : ج 4 ص 4 - عن مجمع البیان ، مرسلا . / البرهان : ج 4 ص 159 ح 6 / المحجة : ص 202 / البحار : ج 97 ، ص 12 ب 53 ، ح 19 / نور الثقلین : ج 4 ، ص 620 ح 8 / ینابیع المودة : ص 428 ب 71 -

 

 

سوره قدر

سوره قدر

 

امام صادق(ع) در مورد آیة« إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِالْقَدْرِ» فرمودند:

منظور از «اللیلة»(شب)، فاطمه(س) و «الْقَدْر»(قدر)، خداوند متعال است پس هر کس معرفت به حضرت زهرا(س) پیدا کند، آنگونه که حق آنست، بدرستی که شب قدر را درک خواهد کرد و همانا که ایشان «فاطمه» نامیده شدند، زیرا مردم از کُنهِ معرفت ایشان ناتوان قرار داده شده‌اند،

 و آیة « وَ ما أَدْراکَ ما لَیْلَةُ الْقَدْرِ لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ » یعنی ایشان از هزار مؤمن بهتر و برترند، زیرا که ایشان «أمّ ‏المؤمنین»(مادرِ مؤمنان) هستند.

 « تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فِیها » ، ملائکه، مؤمنانی هستند که
دارای علم آل‌محمد(ص) هستند و«الروح القدس»، فاطمه(س) است.

«بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ سَلامٌ هِیَ حَتَّی مَطْلَعِ الْفَجْرِ» یعنی تا اینکه قائم(عج) قیام کند.

(تفسیرفرات‏ کوفی ص581)

 

نشانه های قحطی در ایران!

نشانه های قحطی در ایران!

قحطی در ایران !
بوی رمضان می آید
فرصتی دوباره
فرصتی برای بازگشت
آغوش او برایمان باز است
اوایل دهه شصت نوجوانی بیش نبودم،
اما خوب به خاطر دارم آن روزهایی را که تنها شامپوی موجود
شامپوی خمره ای زرد رنگ داروگر بود.
تازه آن را هم باید از مسجد محل تهیه می کردیم و اگر شانس یارمان بود
و از همان شامپوها یک عدد صورتی رنگش که رایحه سیب داشت گیرمان می آمد حسابی کیف می کردیم.
سس مایونز کالایی لوکس به حساب می آمد و پفک نمکی و ویفر شکلاتی یام یام تنها دلخوشی کودکی بود.
صف های طولانی در نیمه شب سرد زمستان برای 20 لیتر نفت!
صف های کپسول گاز که با کامیون در محله ها توزیع می شد
خالی کردن گازوئیل با ترس و لرز در نیمه های شب
جیره بندی روغن، برنج و پودر لباسشویی ...
نبود پتو در بازار ، تازه عروسان را برای تهیه جهیزیه به دردسر می انداخت
و پوشیدن کفش آدیداس یک رویا بود
همه اینها بود، بمب هم بود و موشک و شهید و ...
اما کسی از قحطی صحبت نمی کرد
یادم هست با تمام سختی ها وقتی وانت برای جمع آوری کمک های مردمی وارد کوچه می شد
بسته های مواد غذایی، لباس و پتو از تمام خانه ها سرازیر بود
همسایه ها از حال هم با خبر بودند، لبخند بود، مهربانی بود،
خب درد هم بود...
و اما امروز...
امروز فروشگاه های مملو از اجناس لوکس خارجی در هر محله و گوشه کناری به چشم می خورند و هرچه بخواهید و نخواهید در آنها هست.
از انواع شکلات و تنقلات گرفته تا صابون و شامپوی خارجی، لباس و لوازم آرایش تا
موبایل و تبلت و ...
داروهای لاغری تا صندلی های ماساژور، نوشابه انرژی زا و البته
بستنی با روکش طلا !
و حال ، این تن های فربه، تکیه زده بر صندلی های نرم اتومبیل های گرانقیمت
از شنیدن کلمه قحطی به لرزه افتاده به سوی بازارها هجوم می بریم.
مبادا تی شرت بنتون گیرمان نیاید!
مبادا زیتون مدیترانه ای نایاب شود!
متاسفانه اشتهایمان برای مصرف، تجمل، فخر فروشی و له کردن دیگران سیری ناپذیر شده است ...!!
و بعضی چیزها را هم
بهتره نگیم
قحطی امروز که در این روزگاران آن را به وضوح لمس می کنیم :
قحطى ایمان است...
قحطی اخلاق است...
قحطی عشق و محبت است
بوی رمضان می آید
فرصتی دوباره
فرصتی برای بازگشت
آغوش او برایمان باز است
جانا به غریبستان چندین به چه می‌مانی
بازآ تو از این غربت تا چند پریشانی
صد نامه فرستادم،صد راه نشان دادم
یا نامه نمی‌خوانی یا راه نمی‌دانی
گر نامه نمی‌خوانی خود نامه تو را خوانم
ور راه نمی‌دانی در پنجه ی ره دانی
بازآ که در آن محبس قدر تو نداند کس
با سنگ دلان منشین چون گوهر این کانی

منبع : فرهنگ نیوز-برداشت از سایت شهید آوینی

تو با برادران خودت می جنگی ! معجزه اذان

                              8z0sqpuzryvp9l5hhm3 

در ارتفاعات انار بودیم . هوا کاملاً روشن شده بود. امدادگر زخم گردن ابراهیم را بست . مشغول تقسیم نیروها و جواب دادن به بی سیم بودم . یکدفعه یکی از بچه ها دوید و با عجله آمد پیش من و گفت : حاجی ، جاجی یک سری عراقی دستاشون رو بالا گرفتن و دارن به این طرف می یان!
با تعجب گفتم : کجا هستند! با هم به یکی از سنگرهای مشرف به تپه رفتیم . حدود بیست نفر از طرف تپه مقابل ، پارچاه سفید به دست گرفته و به سمت ما می آمدند. فوری گفتم : بچه ها مسلح بایستید ، شاید این حقه باشه!

ادامه مطلب ...

ماجرای دوئل شهید خرازی با ژنرال بعثی

روایتی از شجاعت و تدبیر سردار شهید «حاج حسین خرازی»

ماجرای دوئل شهید خرازی با ژنرال بعثی

 
خرازی به ماهر عبدالرشید گفت: «یک پای تو را قطع کردم. می‌خواهم پای دیگرت را هم قطع کنم!» ماهر جواب داد: بیا! من هم یک دست تو را قطع کردم، دومی را هم قطع می‌کنم!» خرازی گفت: «باشد! وعده ما امشب در میدان شهر بصره».
ادامه مطلب ...

روایتی خواندنی از دیدار مقام معظم رهبری با یک خانواده شهید ارمنی

       

مادر شهید گفت: امروز فهمیدم که علی(ع) کیست
گفت: ما با شما از نظر فرهنگ دینی فاصله داریم، در روضه‌هایتان شرکت می‌کنیم، ولی خیلی مواقع داخل نمی‌آییم. روز شهادت امام حسین(ع)، روز عاشورا و تاسوعا به دسته‌های سینه‌زنی امام حسین(ع) شربت می‌دهیم. می‌آییم توی دسته‌هایتان می‌نشینیم، ظرف یک‌بارمصرف می‌گیریم، که شما مشکل خوردن نداشته باشید، چون ما توی ظرف آن‌ها آب نمی‌خوریم. توی مجالس شما شرکت می‌کنیم و بعضی از حرف‌ها را می‌شنویم. من تا الآن نمی‌فهمیدم بعضی چیزها را.
می‌گفتند، در دین شما بانویی ـ که دختر پیامبر عظیم‌الشأن اسلام(ص) است را بین درودیوار گذاشته‌اند، سینه‌اش را سوراخ کرده‌اند. میخ، مسمار به سینه‌اش خورده.
نمی‌فهمیدم یعنی چی. می‌گفتند مسلمان‌ها یک رهبری داشتند به نام علی(ع) دستش را بستند و در سه دورة ۲۵ ساله، حکومتش را غصب کردند. نمی‌فهیمدم یعنی چی.
گفتند، در ۲۵ سالی که حکومتش غصب شده بود، شغلش این بود، آخر شب نان و خرما می‌گذاشت روی کولش می‌رفت خانه یتیم‌هایش. این را هم نمی‌فهمیدم. ولی امروز فهمیدم که علی(ع) کیست.
امروز با ورود شما به منزل‌مان، با این همه گرفتاری‌ای که دارید، وقت گذاشتید و به خانة منِ غیر دین خودتان تشریف آوردید. اُسقُف ما، کشیش محلة ما به خانة ما نیامده است، شما رهبر مسلمین‌ هستید.
من فهمیدم علی(ع) که خانة یتیم‌هایش می‌رفت چه‌قدر بزرگ است.

ادامه مطلب ...

بولتن خبری فجایع گذشته بر مسلمانان مظلوم میانمار

بسم الله الرحمن الرحیم

باسلام
رسول خدا فرمود: «مَنْ سَمِعَ رجلاً ینادی یاللمسلمین فَلْمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِم؛ 
(3) کسی که بشنود مرد مظلومی از مسلمانان کمک می‌خواهد، ولی او را یاری نکند، مسلمان نیست».

ادامه مطلب ...