مادر جان نمیدانم بعصی روزها چه میشود که بهشت امن شما را با چیزهای فانی و زود گذر عوض میکنم.نمیدانم نفس اماره ام تا کی هوای جولان دادن را در خود میپروراند.
مادر جانم محرم ها؛ اربعین ها؛ شب های قدر نیمه های شعبان ورجب ها از پی هم میایند و میروند و من در تسلای قلب خود به امید اصلاح خود و سرکوب نفس اماره خود به سر میبرم...اما توان خود را کافی نمیبینم و به استعانت شما نیاز دارم.یا مولاتی یا فاطمه اغیثینی.
این روزها دیگر صدای تک تک سلول های وجودم را در استغاثه به شما میبینم اما نمیدانم در این جدال نفس اماره ام باز قدرت خود را بازیابد و بهشت امن شما را از من بگیرد.
مادر جان در این روزهایی که قلب همه ما از استغاثه فریاد میزند باز مثل همیشه از روی عطای بدون استحقاق کمکمان کنید و.....
سلام متن زیبا و تاثیرگزاری بود. تشکر
علیکم سلام
خواهش میکنم.
بیشتر درد است تا متن دلنوشته.