بصیرت

معارفی،سیاسی

بصیرت

معارفی،سیاسی

حضرت فاطمه (س) از دیدگاه روایات

 

موضوع پنجم: محدثه بودن فاطمه سلام الله علیها

منصبهای الهی سه قسم است : نبوّت، رسالت ، و امامت.

علمای عامّه در کتب خود نقل کرده اند که عبداللّه بن عبّاس، آیة « وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِکَ مِن رَّسُولٍ وَلَا نَبِیٍّ » ‌ را اینگونه قرائت می کرده است : « وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِکَ مِن رَّسُولٍ وَلَا نَبِیٍّ و لا مُحَدَّثٍ ».

دانشمندان شیعه و سنّی همگی قائل به وجود محدّث در اسلام می باشند و معتقدند که بعد از پیامبر اکرم یقیناً بشری محدّث ( الهام گیرنده و گوش فرا دهنده به حدیث فرشتگان و هم صحبت و هم راز با آنان ) باید وجود داشته باشد؛ انسانی که تمام گفتار و کردارش مطابق فرمانهای الهی و مورد تصدیق و تصویب خدایی است.

اعتقاد ما شیعیان این است که ائمّة اطهار همگی محدّث می باشند.

[ما به جهت حفظ اختصار از آوردن روایاتی از علمای اهل سنّت که در آنها به کلمة محدّث اشاره شده انصراف ورزیدیم و علاقه مندان را به مطالعه اصل کتاب دعوت می کنیم.]

مرحوم کلینی در کتاب کافی فرق بین رسول، نبیّ و محدّث را که در بالا گفتیم، طیّ روایتی از امام باقر علیه السّلام در ذیل تفسیر آیة 52 سورة حج بیان می کند: « رسول کسی است که فرشتة واسطة نزول وحی الهی با او سخن می گوید، و او مَلَک را می بیند و می شناسد و با فرشته گفتگو می کند؛ و این رتبه بسیار عالی است. محدّث کسی است که هنگام گفتگو با فرشتگان آنها را نمی بیند، و در این مورد روایات بسیار از حضرت باقر و حضرت صادق سلام اللّه علیهما نقل شده است، از جمله :

« به درستیکه اوصیاء محمّد همگی محدّث بوده اند ».

« ائمّه همگی دانشمند، راستگو، دارای فهم بسیارِ خداداد، و محدّث می باشند ».

« محدّث آن کسی است که صدای فرشته را می شنود، ولی چیزی را نمی بیند ».

« علی علیه السّلام محدّث بوده است ».

روایاتی که ذکر شد، از جمله احادیث مسلّم و قطعی است که از ائمّة اطهار وارد شده است و مقصود ما از نقل آنها، اثبات این مطلب است که روشن شود در این منصب، حضرت صدّیقه سلام اللّه علیها با علی و اولاد معصومین او شریک است و او نیز محدّثه بوده، چنانکه امامان دوازده گانه محدّث بوده اند. امام صادق علیه السّلام می فرماید:

« فاطمه بعد از رحلت حضرت رسول اکرم بیش از 75 روز زنده نماند، و غم جانسوز و داغ پدر قلب او را لبریز کرده بود، به این جهت جبرئیل پی در پی به حضورش می آمد و او را در عزای پدر سلامت باد می گفت، و تسلّی بخش خاطر غمین زهرا بود؛ و گاه از مقام و منزلت پدر بزرگوارش سخن می گفت، و گاه از حوادثی که بعد از رحلت او بر ذرّیه اش وارد می گردید، خبر می داد؛ و امیرالمؤمنین سلام اللّه علیه نیز آنچه جبرئیل املاء می کرد همه را به رشتة تحریردر می آورد، و مجموعة این سخنان همان است که به مصحف فاطمه موسوم گردیده ».

در نتیجه حضرت صدّیقه سلام اللّه علیها در مقام محدّثه بودن (= هم صحبت فرشتگان بودن ) با امیرالمؤمنین و یازده معصوم دیگر شریک می باشد، و احراز این مقام جز برای آن کس که « ولیّ » است، امکان پذیر نیست، و چون فاطمه سلام اللّه علیها ولیّة اللّه است، در سایة مقام ولایتش، فرشتگان با او سخن می گویند. پیامبر اکرم و امیر المؤمنین، مقام ولایت را توأم با محدّث بودن بیان کرده اند، هر نبی بعد از خودش یک ولی را جانشین قرار داده است، رسول خدا نیز امیر المؤمنین، فاطمه، حسن و حسین و اولاد معصوم او را اولیاء پس از خویش قرار داده است، و دارا بودن این مرتبة والای محدّث بودن در امّت رسول خدا جز برای این سیزده معصوم برای هیچیک از افراد امّت معقول نیست، و تمام حرکات، اطوار، گفتار و کردار حضرت صدّیقه سلام اللّه علیها نمایانگر مقام محدّثه بودن آن حضرت است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد