نروند دنبال «برند»...

آشنا چهارشنبه 27 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 00:43

علیکم سلام ورحمة الله وبرکاته
أحسنت
1چرا تو این دوره وزمانه ارزش هرکس روبه میزان مدرک تحصیلیش میذارن؟
2چرا تو این دوره و زمانه اگر 1خانم یا آقایی با جنس مخالف سنگین صحبت کنه و حریم ها رو رعایت کنه مورد سرزنش واقع میشه که آدم مغرور و بدأخلاقی هست؟مگر تو دین ما نیست دراین شرایط نسبت به طرف مقابل مغرور باشیدو...؟(مضمون)
3چرا این خانم ها در خیابان برای فروش اجناس مغازه فریاد میزنند حراج حراج و...؟اینها شوهرندارن؟خیلی ببخشید شوهرهاشون غیرت ندارن؟و...

سلام و خسته نباشید.
نگاه کردن به مدرک دیگران بستگی به تفکر و نگاه و نگرش طرف مقابل داره که انسانها رو با توجه به مدرکشون میسنجند.البته این راه هم بگویم که حضور در دانشگاه و تحصیل سطح نگاه افراد را ارتقاء میدهد،البته صرف حضور نیست فقط،یعنی اگر کسی دانشگاه نرفت این نیستش که سطح نگاهش پایینه،اما دانشگاه این پتانسیل رو داره که ارتقاء بده افراد رو.ولی این نگاه اشتباهی هستش که افراد رو براساس مدرکشون میسنجند چون همه چیز مدرک و دانشگاه نیست،یکی از راههای پیشرفت علمی حضور در دانشگاه هستش و برای پیشرفت در همه ابعاد نیاز به چیزهای دیگر هستش(معنویت،اقتصادو....)حتی دانشگاه شهدا جبهه بود.پس ملاک ارزش افراد به فرموده امیرالمومنین رعایت تقوا هست.نگاه مومن باید براساس تقوا باشد.
انسان هر کاری بکند یک چیزی برایش درست میکنند.مگه موقع شهادت امیرالمومنین نمیگفتند مگر ایشان نماز میخواند؟مردم حرف زیاد میزنند.نقل به مضمون خود این بزرگوار می فرمایند جوری با نامحرم صحبت کنید که احساس راحت و خوش بودن نکنید در دل.ملاک ما حرف مردم نیست چون آنها قرار نیست در پیشگاه خداوند متعال جواب بدهند.
این چیز رایجی هستش بین مغازه داران که برای جلب مشتری فروشنده خانم می آورند به خاطر هزینه کمتر و.....
البته این را هم بگویم که بعضی هاشون از روی ناچاری میاند کار میکنند.(فشار زندگی) و بعضی ها هم بیخیال،و از آنها بیخیال تر شوهرانشان و واقعا جای تاسف داره.

آشنا چهارشنبه 27 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 00:46

واقعا عصبانی و ناراحتم از این مسائل!
یعنی ما در به وجود آمدن چنین شرایطی مقصریم؟
وای خدای من!چه کنیم؟

این که در این انقلاب ما همه نقشی داریم شکی نیست.
و باید به فکر چاره اندیشی باشیم.با اهداف بزرگ
البته اینجور نباشد که با انتخاب اهداف بزرگ گیر بکنیم.
اول از خودمان و بعد خانواده و در ادامه برای رسیدن به هدف والا قدم برداریم.
با نگاه به دوردست قدم به قدم به جلو انشاا.. پیش میریم.

آشنا چهارشنبه 27 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 01:16

شهدا هر چه بالاتر یا جلوتر می رفتن متواضع تر میشدن به نظر من ما هم هرچه سطح دانشگاهیمون بالاتر رفت و اطلاعات بیشتری پیدا کردیم قطعا بیشتر متوجه این قضیه باید باشیم که در برابر خدا چیزی نیستیم و باید متواضع تر باشیم اما....

بله به خاطر همین بود که جبهه رو دانشگاه بزرگ انسان سازی میگفتند.
خب معمولا کسانی که سطح علمی شون بالاتر میره بیشتر به وجود خدا و ناچیز بودن خودشون پی میبرند ولی افسوس که بعضی ها نمیفهمند.
خواهش میکنم،ببخشید که سطح ما همینقدر ناچیز هستش که سطح پایین جواب میدیم.
کی رو میفرمایید؟
نکنه منظورتون.....
واقعا شما کی هستید؟

آشنا چهارشنبه 27 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 01:38

فکرکنم حضورم باعث ناراحت شدن هست ، حس میکنم دیگه موجب رنجش دارم میشم
ببخشید
اگر دیگه نیام بهتر هست!شرمنده
یاعلی

نه خواهش میکنم.
ولی انگار شما خیلی چیزها رو میدونید.
به خاطر همین برام جای سواله که کی هستید که از خیلی موضوعات خبر دارید.باید خیلی نزدیک باشید،ولی دوستان نزدیکم اینجوری نیستند.
چرا دوست ندارید که بشناسمتون؟
...........................................
علی یارتون

آشنا چهارشنبه 27 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 01:47

میتونم بپرسم دوستان نزدیکتون چطوری نیستند؟

بله خواهش میکنم.
اینجوری با من صحبت نمیکنند.اصلا اینقدر پیشت سیستم نمیشینند.اینقدر وقت ندارند.معمولا شب ها تا اینموقعه شب بیدار نمیمونند و خیلی چیزهای دیگر...........

آشنا چهارشنبه 27 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 01:52

فکر کنم مصلحت در این باشه....
اینطوری راحت تر میتونیم از فرمایشات شما استفاده کنیم و سو تفاهم هم پیش نیاد
تو بحثها اگر دعوا شد هم دیگه با خیال راحت....

نمیدونم این چه مصلحتی هستش؟!
معمولا بعدازظهر ها بچه ها میاند دفتر با هم میشینیم حرف میزنیم و سوتفاهمی هم فکر نکنم به وجود بیاد.
مباحثه کردن رو حضرت آقا مانند حجره های حوزه می فرمایند که صدایش انگار کسی که بیرون است فکر میکند که دارند دعوا میگیرند و در آخر هم میرند با هم آبگوشت میخورند.پس چیز نگران کننده ای نیست.

آشنا چهارشنبه 27 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 01:55

یعنی من کار بدی میکنم؟؟؟؟؟

اینها رو نگفتم که بگم شما کار بدی میکنید.فرمودید چطورند وصف حالشون رو گفتم.

آشنا چهارشنبه 27 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 02:01

امیدوارم که یادتون مونده باشه که حدود پنج شش ماه پیش گفنم تا به حال غیر از اینکه برای اساتید پیغام بذارم برای کسی نگذاشتم و شما هم جز اون اساتبد هستید! تو فضای مجازی برای یررسی و تحلیل و پژوهش زیاد میگردم اما بصورت نامحسوس

بله یادم هستش.
اما برای پژوهشتون اومدید توی این وبلاگ که میدونید کی هستم و خیلی چیزهای دیگر رو هم میدونید که برام واقعا جای سوال هستش که هستید که این همه چیز میدونید.

آشنا چهارشنبه 27 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 02:04

ممنون از اینکه بازهم با حوصله توضیح دادید
حیف که حرف زیاد دارم اما شرایطش نیست

خواهش میکنم.
انشاا.. شرایطش پیش بیاد.

آشنا چهارشنبه 27 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 02:06

راستی آبگوشت بدهکار شدید ها!

حضرت آقا نفرمودند که کی قراره آبگوشت بده،گفتند باهم میرند آبگوشت میخورند.
حالا چرا اینقدر عصبانی و تند جواب میدید.
باعث افتخاره که به وبلاگم سر میزنید.وسرافرازیم هستش که استفاده میبرید.
نه مثل اینکه خبر دارید با کدوم دست مینویسم

آشنا چهارشنبه 27 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 02:25

باورکنید عصبانی نیستم میترسم باعث ناراحتی بشم
نه!غذا خوردنتون رو دیدم . !
منزل تشرف آورده بودید

نه چه نارحتی ایی.
خونه شما برای غذا خوردن اومده بودم؟!
بله چه معمایی؟!!
خواهش میکنم مراحم هستید.
بله نکاتی که فرمودید مهم هستش.
محتاجیم به دعا
شب خوبی داشته باشید.
علی یارتون

آشنا چهارشنبه 27 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 02:37

دیگه عصبانی شدید ها!
ما که رفتیم(فرار)
خدانگهدار

چه عصبانیتی
میخوای شما تشریف داشته باش ما بریم
خداحافظ
سلام علیکم
1سال دیگه تمام شد اما چی؟
به قول معروف گفتنی چرا عاقل کند کاری که بعد آرد پشیمانی!
چرا عکس یه عروس خانم دست فامیل های نامحرم و بدتر غیر فامیل باشه!
انسان برای محرم شدن با خدا براش یه شب و یه ساعت حتی یه لحظه هم نداره.انبیاء،رسل و بزرگان الهی همه در لحظه آزمایش شدند و براساس تصمیم گیری لحظه ای برای خودشان در مقابل خداوند جایگاه پیدا کردند.اما افسوس که خیلی ها این جایگاه را فراموش میکنند و برایشان مسئله ایی نیست که چقدر دارند از خدا فاصله میگیرند.
بله از سنت های رسول الله(ص) هستش که در شب عروسی ولیمه بدند و به نظر من زوجین اگر به جای این همه هزینه شب عروسی یه سفر حج یا کربلا نشد مشهد برند بعد هم یه ولیمه بدند خیلی بهتره.
بچه مذهبی بخصوص به خودم میگم که خیلی چیزها رو یاد باید بگیریم.وحریم الهی رو بشناسیم.متاسفانه با نظرات شخصی خودمون برای برخی مسائل تصمیم گیری میکنیم و اونوقت پای بی حواسی مون میذاریم.
نگاه کنید از نظر کار بستگی داره با چه ذهنیتی وارد بشیم.یه موقعی از بیرون یه نگاه داریم با نگاه باز و آزاد ولی در یک سیستم شما باید گروهی و جمعی فکر کنی،نمیتونی با توجه به سلیقه و نظر شخصی فکر و عمل کنی و باید به فکر اهداف جمعی و تشکیلاتی فکر کنی و وقتی مغایر با نظرات افراد باشد برای یک فرد بسیار سخت است.برای باز کردن این موضوع خیلی چیزها میشه گفت ولی متاسفانه اینجا قابل عرض نیست............
وفقط این جمله رو میتوانم بگویم که مادران فرزندانی با مکتب حسینی تربیت کردند و در این راه این همسران بودند که در زمان جنگ ساک شوهرانشان را بستند و بدرقه راه کردند و این یک سبک زندگی هستش که خیلی ها این اصول سبک زندگی اسلامی رو از این جور جاها برداشت میکنند.
چرا فکر میکنید زیاد حرف میزنید؟ اتفاقا همین مسائل ریز هستش که باعث پشرفت مادی و معنوی انسان میشه.
خیلی ها میگند انتقادپذیرند ولی جنبه شو ندارند.البته انتقاد باید سازنده و کارساز باشه نه صرف تخریب و نه هرجا انتقاد کرد.
بعضی از مسئولین زیاد علاقه ندارند که انتقاد بشه چون نمیخواند پست شان در خطر باشه به خاطر همین سری موضوع رو ماس مالی میکنند که برای میزشان خطری نداشته باشه دنبال به قول معروف دردسر نیستند.
خواهش میکنم منم خیلی چیزها دارم یاد میگیرم و یا مرور میکنم.
انشاا..همه هدایت بشیم و به سرانجام برسیم.

آشنا چهارشنبه 27 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 23:16

أه چه تصاویر حال بهم زنی از چهارشنبه سوری گذاشتن! آخه بگو آدم عاقل با دست خودتون.....

سایت خبرگزاری دانشجو رو میفرمایید؟
اتفاقا صبح داشتم نگاه میکردم.واقعا ناراحت کننده هستش از اون بدتر این پدر و مادرهای بیچاره که توی بیمارستان ها دارند عذاب بی عقلی فرزندانشون رو میکشند.

آشنا پنج‌شنبه 28 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 01:28

من آمدم!ببخشید دیر آمدم
با سخنان شما موافقم
در انتقادها قصد تخریب نیست
بله سایت دانشجو و فرهنگ....

سلام خواهش میکنم.اتفاقا تا چند دقیقه قبلش بودم،دیدم نیومدید دیگه رفتم شما ببخشید.
بالاخره نقد راحته ولی باید راهکار هم داد.اونوقت میشه گفت نقد سازنده.
حالا یه عکس زده بودند وحشناک ترین مصدم که دستش از مچ.......
احسنت(یعنی برای مراسم خودتون هم حج تشریف بردید هم مشهد!) یه رفیق من چند وقت پیش در کمال سادگی بدون اینکه اصلا سفر برند،یه مراسم خیلی خصوصی خانوادگی گرفتند رفتند سر زندیگیشون(همون اول زندگی با سختی زندگی رو شروع نکردند) هر دوتاشون هم راضی بودند(چونکه وسعشون همون اندازه بود).
سال جدید هم سال فاطمی هستش.انشاا... در سال جدید تمام شیعیان و بخصوص شما سال پر خیر و برکتی پیش رو داشته باشند.
از خیلی چیزها خبر داریدها!!!!

آشنا پنج‌شنبه 28 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 23:09

سلام
مراسم ما ؟خیر!
از اهل بیت ما 1یشون رفت مشهد بعد...
1یشون رفت حج بعد...
گفتم که خیلی چیزها رومیدونم متاسفانه یا خوشبختانه!

علیکم سلام
آهان فکر کردم که مراسم شما اینجوری بود.
ماشاا... به این بیت...
من دیگه میترسم با شما صحبت کنم از دونستن خیلی چیزها

آشنا پنج‌شنبه 28 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 23:11

ان شالله
سپاسگزارم

با توکل بر خدا.
خواهش میکنم.

آشنا پنج‌شنبه 28 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 23:14

راستی عکس رو بادقت دیدید؟
انگشتهای قطع شده روی بدنش بود؟
اون سرباز بیچاره مشهدی رودیدید که اوضاعش وخیم هست ومیگن احتمال فوتش زیادهست؟شاید هم تاالان...
خدا به خانواده.ش صبر بده

صحنه درد آوری بود زیاد سعی نکردم دقت کنم ولی دیدم.
واقعا خدا به خانواده هاشون صبر بده.همین توی فضای بیمارستان بودن خیلی سخته چه برسه .............

آشنا پنج‌شنبه 28 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 23:21

اما من دقت نکردم همین که دیدم رفتم سراغ عکس دیگه ، اما....
واقعاً ؟نگران نباشید . دیگه چیزی نمیدونم
فکرکنم هرچی میدونستم گفتم

خدا رو شکر که دقت نکردید.توی روحیه آدم تاثیر میگذاره.
خب الحمدلله که دیگه چیزی نمیدونید

آشنا پنج‌شنبه 28 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 23:23

میخواید بگم امشب مجری مسجد جامع چه کسی بود؟

مسجد جامع تشریف داشتید؟
کی بود مگه؟
انشاا.. اگه برنامم بهم نخوره از فردا شب شعربافان هستیم.

آشنا پنج‌شنبه 28 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 23:26

ببخشید کم کم یادم میاد به بعضی قسمت ها جواب ندادم!
بله واقعاً موندن در فضای بیمارستان خیلی سخت هست بخصوص اگر بیمار شرایط ویژه داشته باشه و هرلحظه....
تجربه تلخی هست!

خواهش میکنم.
خیلی تجربه تلخی هستش....

آشنا پنج‌شنبه 28 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 23:27

کاری داره میکنه آدرس خونه و شماره موبایلش رو هم بگما

آدرس خونه و شماره موبایل کی؟

آشنا پنج‌شنبه 28 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 23:32

شما دیگه

خب بفرمایید؟
نه مثل اینکه همه رو میشناسید!
انشاا... همه مون توفیق حضور در مراسم اهل البیت رو داشته باشیم.
راستش برای زیارت معمولا به کسی قول نمیدم،چون احساس میکنم حواس آدم یجورایی پرت میشه،بخاطر همین برای درک حضور و جمع حواس توی عالم خودم میپلکم.
بله زود میگذره.اتفاقا الان دوستام اونجا هستند.

آشنا پنج‌شنبه 28 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 23:46

بیخیال
حاجی هم هست
از اهل بیت ما و دوستان هم هستن

خیالی نیست.
حاجی الان میشداغ هستش؟!
خیر انشاا... خب بگید شما رو دعا کنند،کافی نیست!

آشنا پنج‌شنبه 28 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 23:48

سوال بپرسم؟(هه الان میفرمایید واااااای خفه کرد اینقد سوال پرسید)

شما بفرما.
چرا فکر میکنید همچین حرفی رو توی دلم میزنم؟!!!!!
حالا داریم ذکاتمون رو میدیم،اشکالی داره؟!!!!

آشنا پنج‌شنبه 28 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 23:57

نه حاجی میشداغ نیست! راهیان....
کافی؟؟؟؟ آخخخخ اینقد کارم گیر هست که .....

بله راهیان هستش.احتمالا تحویل سال رو فکه تشریف دارند.
بسه دیگهبا همون هم کار آدم راه میفته.
اتفاقا تازه کامپوزیت زدند،احتمال میدم رنگ دیگه ای نبود یا کسی که طراحی کرد بلد نبود یا ......

آشنا جمعه 29 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 00:10

خسیس! حالا رأی دعاگویان برای ما رو میخواید بزنید؟

بابا کافیه دیگهچقدر دعا میخوایوقت بندگان خدا رو نگیر،بذار به حال معنویشون برسند.

آشنا جمعه 29 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 00:12

میگم تا حالا شده کسی بخواد لطفی در حق شما بکنه اما جای خوبی و خیر ، نتیجه.ش تخریب شما بشه؟

چرا نشده،تا دلتون بخواد.همین جهادی سال90 که نزدیک انتخابات بود.موقعی که استاندار و مسئولین رو نه تنها شهرستان بلکه به روستا بردم.اومدن ما رو بالا ببرند،شایعه شد میخوام نماینده مجلس بشم دارم اینکارارو انجام میدم و خیلی موضوعات دیگه.

آشنا جمعه 29 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 00:14

راستی این سوال راجع به دیوار از همون روز که مشغول بودن به ذهنم رسید اما گفتم شاید نقل مکان کنند و اون اداره بیاد که دیدیم خیر....!

نه تغییر مکان نمیتونند بکنند.چون پشتش یک مکان مربوط به انها هستش.شاید کامپوزیت رو پیدایی،چیزی کرده باشند.
حالا چرا براتون اینقدر جای سوال و تعجب هستش؟

آشنا جمعه 29 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 00:16

کامپوزیت!!!!!!!!!!
خب حالا ما اسمش رو فراموش کریم چه کنیم؟

خب حالا شما بفرما من چه بکنم؟! که شما اسمشو فراموش کردید؟

آشنا جمعه 29 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 00:17

نه از خسیس بودن گذشته!!!!!!!!!!
حسود حسود حسود.....

وای....وای...وای
من حسودم.پس اینجوری همون یذره هم دعا نکنند

آشنا جمعه 29 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 00:23

فقط تنبیه نکنید
نماینده!!!!!!!!!
بله آقای قهرمانی بود دیگه اسمش؟درسته؟
همون که هیکل داشت ..... ماشالله

برای چی تنبیه کنم!
آقای قهرمانی استاندار قبلترش بود.هیکلشو درست فرمودید ولی اسمش آقای سعادتی بود.
کل شهر رو هواست.دیگه تعجبی نداره رفتارهای عجیب و غریب.
فکر کنم کار اشتباهی انجام داد.اگه کار اون مامور هم اشتباه باشه نباید قبح یه چیزهایی بشکنه.

آشنا جمعه 29 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 00:29

من نمیدونم چطور باید به بعضی از بزرگواران بگیم که آقا ما لطف شما رو نمیخوایم!!!!!!!!!
شما میفرماییدتخریب شدید!من هم زیاد تخریب شدم اما مدتی پیش متوجه شدم به دلیل لطف دوستان بنده تخریب که خوبه ، پودر شدم!!!!!!!!!

خب به نظر من اشکال نداره نباید ناراحت باشید.
اونی که ما رو به عرش میبره یکی دیگه هستش.
اگه تمام دنیا تصمیم بگیرند ما رو بالا ببرند ولی اون نخواد نمیشه و اگر همه بخواند آبروی ما رو ببرند اون عزت میده و دست ما رو میگیره.

آشنا جمعه 29 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 00:33

اشکال نداره! شما اگر حسود هم باشید ، ما براتون دعا میکنیم ، هرچند دعای ما اثربخش نیست
خب اسمش رو یادم نیست دیگه !!!!!!!!
آره خود خودش بود ،آقای سعادتی که بین مردم رو زمین نشسته بود

اگه فکر میکنید حسودم برام دعا کنید که برطرف بشه حسودیم.
100 درصد اثربخشه.
من که چیزی نگفتم،فقط گفتم اسمش اینه.معذرت خواهی کنم خوبه؟
نکنه فیلم و عکس گروه همون رو دیدید؟
تدبیر دوستان بود که زیر درخت زیلو بندازند تا با مردم حرف بزنند.
دیگه اون بندگان خدا هم اینقدر با مردم سروکله میذنند اعصاب براشون نمیمونه.مردم هم همه انتظار دارند.دیگه یه چیزهایی رو باید کوتاه بیاند دیگه.

آشنا جمعه 29 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 00:39

واقعاً
خداروشکر اون کسی که باید هوای ما رو داشته باشه داره
الحمدلله
بعضی وقتها جهت تنبیه دیگه....
خدارو شکر
شما هم اگر اشتباه نکنم 2بار عامل تخریب ما شدی!!!!

خب خدا رو شکر بکشم ناز یکی تا همه عالم بکشند ناز من را(به این مضمون)
این دنیا گوش آدم کشیده بشه بهتره تا اون دنیا.
اتفاقا آدم فکر میکنه که خدا داره به آدم توجه میکنه و نگاه و میفهمه که خدا آدم رو فراموش نکرده،وای به روزی که خدا فراموشمون کنه.
من؟عامل تخریب؟کجا؟کی؟
من اگه از کسی حمایت کنم تا آخرش باهاش هستم.

آشنا جمعه 29 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 00:46

اولا که بحث حسود بودن شما شوخی بود
دوما گفتم اگر باشید
سوما میدونم حسود نیستید
چهارما من 1شکل دیگه میخواستم بذارم الان متوجه شدم اشتباه گذاشتم، اون شکل هیچ ربطی به جمله.م نداشت آخه برا همین گفتم
شما بزرگوارید أخوی

متوجه شدم و امیدوارم شما هم متوجه شده باشید که داشتم شوخی میکردم.
حالا اگه دعا هم کردید بد نیستا؟!!!
شما لطف دارید.

آشنا جمعه 29 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 00:50

امیدوار باشید

یعنی هنوز امیدوار بمونم که شما متوجه شید؟؟؟؟!!!!
نگفتید کجا تخریب کردم؟ تاکیید دارم که حتما بدونم؟

آشنا جمعه 29 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 00:53

حمایت؟؟؟
شما بزرگوارید
نگفتم شما تخریب کردید! عرض کردم عامل تخریب بودید و علت دلگیری بنده از شما که همیشه میگم برمیگرده به همون!

بله از رفیقام اگه تعریف کردم.سر حرفم میمونم و دلیل دارم براش.
خواهش میکنم لطف دارید شما.
عامل تخریب!
یعنی دوست ندارید بیان کنید؟!

آشنا جمعه 29 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 00:54

متوجه شدم بابا
اگر هم نشده بودم دیگه شدم

خب الحمدلله
اگه متوجه نشده بودید میومدم برای دعوا
شانس آوردید.

آشنا جمعه 29 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 00:56

راستی فرداشب باید لباس مشکی پوشید؟؟؟؟

شما هرجور راحتید.
درست است بهار داره میاد ولی به قول معروف مشکی هم رنگ عشقه

آشنا جمعه 29 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 01:04

اوووو سخته بیاید ولی به قول دوستان " هر کی نیومد!!!! "
نمیتونم
حقیقتش خیلی رو من تاثیر گذاشت و هنوزم تشعشعاتش .....
بیخیال
سپردیم به خدا
مشهد نرفتید که فاطمیه امسال!!!!! رفقا گرفتار بودن ، نشد که تشریف ببرید؟

حالا که نمیتونم بیام
بابا هر چی دارم فکر میکنم که چیکار کردم که اینقدر تشعشو داشت نمیدونم
نشد،شایدم نطلبید(ولی هنوز وقت باقی هستش) خانواده برای سفر حج قراره برند بخاطر همین نشد که برنامه ریزی کنیم.شاید تنهایی رفتم.

آشنا جمعه 29 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 01:06

نه باااابااااا
ما که قرار بود بپوشیم خواستیم ببنیم نظر بقیه راجع بهش چی هست
لحظه تحویل سال برنامه خاص شهر چیه؟

نمیدونم شاید گلزار شهدا برنامه گذاشته باشند.
احتمالا من خونه باشم.

آشنا جمعه 29 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 01:14

واااااای خوش به سعادتشون
غار حرا رو قصد دارن برن؟
روی دل من مونده!!!چون دانش آموز بودیم میگفتن خطرناک هست نگذاشتن بریم
چند نفر که زرنگ بودیم با هم قرار گذاشتیم بریم . مدیر کاروان از ما زرنگ تر بود!!!تمام شب رو جلو درب هتل کشیک داد

انشاا.. توفیق بشه بازم برید.غار حرا رو تشریف ببرید و داخلش نماز بخونید.
فعلا که چند روزی بود سر کلاسش میرفتند.تا ببینیم چی میشه.

آشنا جمعه 29 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 01:16

خیلی عجیب هست خونه باشید

من خیلی از عیدها رو بیرون بودم،شاید ذرهای احساس کردم که پدر و مادرم دوست دارند لحظه تحویل سال رو در کنارشون باشم.و این ذره درخواست رو اگه در نگاهشون ببینم با دنیا عوض نمیکنم.
شاید دوستان اومدن دنبالم با اجازه از پدر و مادرم رفتم.

آشنا جمعه 29 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 01:21

به قول معروف ان شالله قسمت شما ، ان شالله با همدیگر
یادش بخیر

یادمون باشه هرچیزی که از هر کسی شنیدیم باور نکنیم

باز زیادی حرف زدم ، ببخشید

انشاا.. قسمتمون بشه.
یاد چی بخیر؟
چی رو از هرکسی شنیدیم باور نکنیم؟
خواهش میکنم.

آشنا جمعه 29 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 01:23

حقیقتش منم بخاطر پدر و مادر امروز با دوستان نرفتم جنوب(تعریف نباشه ، البته جهت ریا)

دیگه باید یه چیزهایی رو رعایت کنید.
خیلی از امیال و لذایذ رو با پا گذاشتن روی نفس باید جلوش گرفت.حتما خیرات و برکات در آن هستش.

آشنا جمعه 29 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 01:30

سفر حج دیگه بابا

همون موضوع تخریب ! اگر هرکس هرچیزی گفت احتمال20 درصد هم بدیم شاید درست نباشه و حواسمون رو جمع کنیم شاید نتیجه.ش رضایت بخش بشه و بد یا تلخ نباشه
هرچند شما هم خیلی مقصر نیستید . شاید 50%
ممنون که بنده رو تحمل کردید
التماس دعا
یاعلی