بصیرت

بصیرت

معارفی،سیاسی
بصیرت

بصیرت

معارفی،سیاسی

شعر فاطمی(2)



به اذن چشمهایت ابرها هر لحظه باران تر
نگاهت می کند امواج دریا را خروشان تر

شکوه صبح از نور تو تا شب وام میگیرد
تو هم خورشید هم ماهی نه.. از اینها درخشان تر

به شوق دیدنت بانو، ملایک هم شتابانند
و جبریل است سمت آستان تو شتابان تر

بهشت امت طاها، دلیل خلقت دنیا
پیمبر هم نخواند از وحی چشمان تو قرآن تر

علی اول مسلمان است اگر در دین پیغمبر
به آیین نگاه توست از اینهم مسلمان تر

“علی حبه جنه ، قسیم النار و الجنه”
وجود توست یا زهرا در این تقسیم فرقان تر

غبار چادرت مهر ملایک، بوسه گاهی ناب
که از مهر علی گردیده هر دم بوسه باران تر

شرف شمس اعتبار از نامتان دارد، عقیق زرد
نگینی که سلیمان میشد از حرزش سلیمان تر

شده آیینه بندان آسمان از آیه های نور
“کمشکاه” است هر آیینه در وصف تو حیران تر

به پایت مریم و هاجر ذبیح آورده اند اما
کدامین عید خواهد بود از عید تو قربان تر؟

پشیمان می شود هرکس که ذکر “یاعلی” کم گفت
کسی که کم بگوید ذکر “یازهرا” پشیمان تر

*****     *****

شاعر: وحیده گرجی

نظرات 36 + ارسال نظر
آشنا دوشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 00:43


علیکم سلام

آشنا دوشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 00:46

سلام علیکم و رحمت الله و برکاته

خوب هستید شما؟سلامتید؟
اوضاع و احوال چطوره؟
پیام بعدازظهر رو نخوندید؟

آشنا دوشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 00:51

الحمدلله ، زنده ام
شکر خدا ...
پیام بعد از ظهر؟بودید مگه پیام بدید؟

خب شکر خدا
نه تازه اومدم خونه جواب دادم.

آشنا دوشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 00:55

خب دیگه
سفر بسیار عالی بود
خوش گذشت؟

یعنی تشریف داشتید؟
بله سفر خوبی بود.
دیگه جزوه جاهایی هستش که آدم رو رفرش میکنه.

آشنا دوشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 01:00

الحمدلله خداوند توفیق داد و سعادت داشتم...
غروب شلمچه ، علقمه ، طلائیه و....

خدا رو شکر که تشریف داشتید.
نکنه با ما بودید؟
شلمچه با صحبتهای حاج حسین یکتا واقعا یه چیز دیگه بود.

آشنا دوشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 01:05

یعنی چی با شما بودم؟

گفتم نکنه با اتوبوس ما بودید؟

آشنا دوشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 01:09

فرق میکنه؟
شما فرض کنید با کاروان شما بودم
سفر خیلی خوبی بود ، عجب شبی بود!!!!!!!شلمچه...

نه دیگه میخوام در بیارم که کدوم یک از بچه های ما بودید
فرض نمیتونم بکنم باید مطمئن بشم
بله شب زیبا و به یاد ماندنی بود.

آشنا دوشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 01:15

بله میدونم که میخواید پیدا کنید چه کسی هستم!
میگم خداییش برا ما دعا کردید؟ حقیقت ، بدون تعارف

احسنت
فکر کنم یه بار به یاد دوست وبلاگیم افتادم.

آشنا دوشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 01:19

خداروشکر 1 بار به یاد ما بودید
خب حالا اگر بگم تو ماشین شما نیودم چه میکنید؟

اگه توی کاروان ما بودید ولی توی ماشین ما نبودید،به غیر از چند تا از بچه های ما بقیه خانم ها بودند،اونم که فکر نکنم باشه.
منظورتون چیه که تو ماشین ما نبودید؟

آشنا دوشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 01:28


بیخیال
نصفه شبی مغزتون کار گرفته شده !!! مهم نیست ، فراموش کنید
نشد حاجی رو ببینیم
نشد 1 سفر قم بریم

باشه اگه دوست ندارید بیخیال میشم.
اول که حاجی در دسترس نبود،بعدشم که برنامه اش نخورد که بیاد پیش ما.
قم رو من هم دوست داشتم برم.اول با راننده مون صحبت کردم حتی توی معراج الشهدا درگیری لفظی تقریبا پیش اومد،راضیشون کردم،اما مسائلی پیش اومد که کلا کنسل شد.

آشنا دوشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 01:30

راستی متوجه این قسمت نشدم " اونم که فکر نکنم باشه "

منظورم خانم ها بود که گفتم انوم که فکر نکنم باشه.یعنی فکر نکنم که خانم باشید.یا شاید هستید
منظورتون رو از جمله شماره 1 متوجه نشدم!؟
قرار بود بیاد که نیومد
مصر نبودیم.شما اونجا بودی ببینی که با چهارتا راننده چطور دهن به دهن شدمتا آخر یجورایی راضی شدند اما....
بله طلبیدن هم توفیق میخواد که نداشتیم.

آشنا دوشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 01:46

شما بخند
مسخره کردید؟ شهادتتون عقب افتاد

منظورتون رو از "دونستن بود" رو نفهمیدم.
بابا چرا فکر میکنید شهادتم عقب میوفته(رسول(ص) و علی(ع))هم با هم شوخی میکردند.
فکر نکنم زیاد سوال مناسبی کرده باشید.(هیچ کدوم از دوستانم اینطور سوال نمیکنند)

آشنا دوشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 02:00

خب جوابی نبود ؟ باشه
مزاحم نمیشم دیگه
التماس دعا

خواهش میکنم.مراحمید
محتاج به دعا هستم.

آشنا دوشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 02:05

اشتباه کردید
خدانگهدار

چی رو اشتباه کردم.
باشه خدانگهدارتون باشه
یاعلی
حالا برای جواب دادن یه سوال ما چرا اینقدر عصبانی هستید
ناراحت نشدم فقط خواستم بگم که بزرگان ما هم شوخی میکنند.
نفرمایید اونجوریا هم که فکر میکنید نیستم.شما هم اون پایین پایین ها نیستید

آشنا دوشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 02:12

ببخشید
شرمنده ام که ناراحتتون کردم ، میشناسمتون
من اشتباه کردم پرسیدم (البته جدی هم نبود)
شما ببخشید
معذرت میخوام
حلال کنید
بازم ببخشید

خواهش میکنم،حالا اینقدر نیاز نیست معذرت خواهی کنید.ما شرمنده میشیم
حلاله

آشنا دوشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 02:14

اشتباهاً پیامی رو حذف کردید که جزء حذفیات نبود
البته مهم هم نیست
بازم ببخشید
از سر شوخی سوالی پرسیدم که موجب ناراحتی شما شد و وجدانم...
شهادتم به عقب افتاد

چشم دوباره میذارم.
خب فهمیدم نیاز نیست معذرت خواهی کنید(ما رو شرمنده نکنید)
دیگه نباید یه سری چیزها رو شوخی کرد،عواقب داره،و ممکنه به انحراف هم کشیده بشه و خیلی چیزهای دیگه......
حالا نمیخواد اینقدر ناراحت بشید.حالا یه درسی بود برای من و شما گوشزد و یادآوری.

آشنا دوشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 02:16

شرمنده ام
ببخشید
حلال کنید

خب حالا اینقدر دیگه....

حله ناراحت نشید.

آشنا دوشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 02:25

حق باشماست
چشم استاد...
یاعلی

حقی من ندارم.
چشمتون بی بلا همشاگردی
علی یارتون

آشنا دوشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 15:13

سلام أخوی
از دیشب تو فکر اشتباهی که کردم هستم
امروز اصلاً نفهیدم چیکار و چطور کار کردم!
حالا 1 روز هم از سفر معنوی نگذشته که اشتباهی از من سر زد و موجب رنجش 1 مومن شدم و...
خدا منو ببخشه...


التماس دعا

سلام
بابا یه اشتباهه لوپی شد،شما زیاد به دل نگیر
گاهی وقت ها نیازه که به همدیگر تذکر بدیم،اگه بخوایم توی زندگی پیشرفت داشته باشیم در همه ابعاد(حالا این دفعه قرعه به نام ما افتاد که بگیم)
من نرنجیدم،از اینکه بعضی مسائل آدم رو عقب میندازه افسوس میخورم.
زیاد ناراحت نباشید

آشنا دوشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 23:57


سلام

من بد هستم

علیکم سلام
نه برای چی
تموم شد یه چیزی بود حل شد.هر دوتا مون یه چیزی یاد گرفتیم

آشنا سه‌شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 00:08

چشم
ولی عجب سفری بود!!!!
فکرکنم 8 دفعه رفتم اما این بار فرق می کرد!
خداروشکر
اللهم رزقنا....

چشم تون بی بلا
بله سفر جالبی بود.
مدتها بود با خیال راحت نیومده بودم.(اینقدر دغدغه اردو بردن قبلا داشتیم که کمتر بهره میبردم)ایندفعه برام راحت تر بود.
این رزقی بود که برای ما نوشتند.انشاا.. موجب برکت در سال جدید باشه.

آشنا سه‌شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 00:23

چه جالب ! دقیقاً منم مثل شما!
ان شالله به حق حضرت زهرا (س)
خب لیست برنامه های ایام در شهر رو دارید؟

برنامه های شهادت خانم فاطمه زهرا(س) رو میفرمایید؟

آشنا سه‌شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 00:31

بله

نه تازه رسیدم،از بچه ها نپرسیدم.ولی خودم احتمال زیاد شعربافان طبق معمول میرم.

آشنا سه‌شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 00:38


باشه ممنون

خواهش میکنم.انشاا... ببینیم شما رو.

آشنا سه‌شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 00:40

چقدر راه رفتن در شهر سخت شده!!!!!

برای چی!؟
اثرات چند روز جنوب هستش؟

آشنا سه‌شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 00:42

ان شالله اگر قسمت شد و زنده بودم میام اما شما ما رو نمی بینی

انشاا... برای چی نمیبینم؟!

آشنا سه‌شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 00:45

نمیدونم
امروز عصر مجبور شدم 1 ساعتی توشهر قدم بزنم دیگه حالم داشت بهم میخورد!

اتفاقا امروز بچه ها گفتند یه سر به غرفه بهاری پیش دوستان بریم وقتی اون شلوغی و رفت و آمد خانم ها وآقایون رو دیدم که با چه وضیعتی از کنار هم رد میشند یاد فرموده امیرالمومنین افتادم که میفرمود ردای مرد و زن به هم خورد را شنید بسیار ناراحت و.... واقعا به حال خودم تاسف خوردم و برام سخت بود،حالا شانس آوردیم غرفه بچه ها،اولین غرفه بود.

آشنا سه‌شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 00:56

آخ آخ آخ
ردا ؟؟؟؟؟؟
از ردا گذشته ! اصلا چیزی شبیهش هم وجود نداره
پوشش خانم ها و آقایون! قبلاً سر رو پایین می گرفتیم الان پایین رو هم نمیشه نگاه کرد ! پای بدون جوراب و ساپورت و شلوار نامناسب و....
راستی هرچی خریدید مبارکه

بله کلا الان دیگه نه میشه پایین رو نگاه کرد نه بالا رو
اوضاعی شده
نه بابا چیزی نخریدم.هفته پیش زنگ زده بودند که چرا به ما سر نمیزنی ما هم نرفتیم بعد هم جنوب رفتیم،دیگه امروز وقت شد که یه سر بهشون بزنم.

آشنا سه‌شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 01:02

یک وسیله دیده بودیم فروشنده شروع کرد شرح وضعیت دادن!
فرانسه هست و ...
گفتم فرانسه هست؟؟؟؟
گفت آره
گفتم فرانسه؟
گفت آره
گفتم بنده خدا روی این به انگلیسی نوشته شده اصفهان
گفت إ آره . اینا فرانسه نیست بگذارید فرانسه بیارم!!!
بنده خدا مادر متوجه قضیه شد منصرف شد از خرید وسیله از اون فروشنده!

اتفاقا امروز داشتم احکام کسب رو نگاه میکردم.دیدم کسی که احکام کسب رو ندونه خیلی باید مواظب باشه که مالش ربوی نشه.
یه وقتی دوست داشتم یه کتابچه در مورد آداب خرید و فروش توسط گروه جهادیمون چاپ کنم بین کسبه پخش کنم که نشد.
این موردی هم که فرمودید جزء موارد اشکال داره فروختن اجناس هستش.که الکی مال خودشون رو حرام میکنند.

آشنا سه‌شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 01:03

خدا خیرتون بده

خدا به شما هم خیر و برکت بده.

آشنا سه‌شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 01:11

ان شالله به زودی تهیه می کنید. ما جهت کمک در خدمتیم و گوش به فرمان
کتاب مفاتیح الحیات رو خوندید؟

یه جزو ءایی رو تهیه کردم.ببینم زمان اجازه این کار رو به ما میده.امیدوارم انشاا.. این کار رو با توکل به خدا انجام بدم.
همشو نخوندم.توفیقی شد امسال تهران بودم نمایشگاه قرآن بخرم.

آشنا سه‌شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 01:17

خب بابا ، شما زرنگ هستید و کارها رو انجام میدید! چه کنیم که ما تنبیل؟
به ما هدیه رسید
کتاب جالبی هست

چه زرنگی؟!بروشورش آماده بود.حالا اگه قراره تغییراتی بدم بهتون اطلاع میدم.(اگر قرار باشه چاپ کنیم)
بیا ما از این شانس ها نداریم که کسی به ما هدیه بده
ما با اجازه رفتیم که بخوابیم
شب خوبی داشته باشید.
خداحافظ
یاعلی

آشنا سه‌شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 05:25

سلام
ببخشید دیشب شرایطی پیش اومد که ....
ان شالله موفق و سربلندباشید
امشب مواظب خودتون باشید استاد أخوی!
التماس دعای ویژه
ما رفتیم.خدانگهدار

علیکم سلام
خواهش میکنم.
شما هم انشاا.. در تمام کارهاتون موفق و سربلند و پیروز باشید.
محتاج به دعا هستیم.

آشنا چهارشنبه 27 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 00:29

هستید؟یا تشریف بردید؟

سلام
هستم فعلا.

kosar1400 پنج‌شنبه 6 فروردین‌ماه سال 1394 ساعت 02:12

سلام
رفیقیم هم رفیق های قدیم!!!!
جنوب رفتی به مانگفتی؟

سلام علیکم
عذرخواهی میکنم شما رو نشناختم.
ببخشید شما؟

kosar1400 پنج‌شنبه 6 فروردین‌ماه سال 1394 ساعت 21:25

سلام
قرار نیست بشناسی که
شما سرباز گمنام هستید کسی شما رومیشناسه که؟
جواب مارو میدی یا نه؟

علیکم سلام
اتفاقا قراره بشناسم
لطف میفرمایید که خودتان را معرفی کنید(محفوظ میماند).

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد