ایام تسلیت باد

آشنا دوشنبه 1 دی‌ماه سال 1393 ساعت 00:31

نمیدونم چرا فقط 4 مصرع رو می تونم بخونم
بقیه طرح و شکل هست!!!!!!یعنی چی؟
یعنی سیستم من مشکل پیدا کرده ؟

احتمالا مشکل از نوع خطی هستش که نوشتم.
الان عوضش میکنم.
لطفا به گیرنده های خود دست نزنید، مشکل از فرسنده هستش

آشنا دوشنبه 1 دی‌ماه سال 1393 ساعت 00:47

بنده هم به شما تسلیت عرض میکنم

خب الحمدلله
درست شد خط ها؟
یعنی چی؟ برای حاجی مشکلی پیش اومده؟نیازه این موقع شب بهش زنگ بزنم؟

آشنا دوشنبه 1 دی‌ماه سال 1393 ساعت 01:14

وقتی تونستم بخونم یعنی درست شد دیگه

نه أخوی الان زنگ نزن

باشه دیگه دعوامون نکنید دیگه!
اتفاقا در دسترس نسیت.یخورده نگران شدم.
الان فرمودید خیالم راحت شدفردا صبح بهشون زنگ میزنم.

آشنا دوشنبه 1 دی‌ماه سال 1393 ساعت 01:47

راستی شما امروز چیکار کردید؟تماماً هیئت؟چه میکنید اونجا؟

آره دیگه تماما هیئت بودم امروز،البته دفتر بسیج ما هم همونجانست،دیگه مشغولیم(کار بسیج که تمومی نداره).
مجبوریم حتما حضور داشته باشیم.دیگه خورده کاری زیاده،درگیر پیراهن و چفیه برای اعضای هیئت بودم،لیوان و چایی و کلوچه هم دنبالش بودم که بیارند.فردا هم که وسایل آشپزی رو میارند،دیگه از بعدازظهر آشپز کارشو شروع میکنه.

آشنا دوشنبه 1 دی‌ماه سال 1393 ساعت 03:38

قبول باشه

ممنون انشاا... قبول اهل البیت(ع) باشد.
چه کارهایی که شما انجام میدید چه کارهای بنده حقیر.

آشنا دوشنبه 1 دی‌ماه سال 1393 ساعت 14:47

سلام
خداقوت
یکی پرسید چطور برای زندگیم هدف تعریف کنم؟ اصلا بهترین هدف ها چی هست ؟(مذهبی هست ولی کمی سردرگم ، تو مراسم ها شرکت میکنه ، فرائض رو بجا میاره)

ازنظرات شما استفاده می کنم تا بتونم بهترین جواب رو بهش بدم و کمکش کنم

علیکم سلام
ممنون خدا به شما هم قوت بده که در این راه خدمت کنید.
سوال بسیار طولانی و مفصلی پرسیدید و به این راحتی نمیشه گفت.مثل قرص نیست که این بخوریم فلان جور میشیم.
اول از همه خداوند چرا انسان را خلق کرد؟ انی جاعل فی الارض خلیفه
خب انسان تو خلق شدی برای خلیفه شدن.پس ما باید خودمان را با برنامه های خداوند هماهنگ کنیم.
اولین برنامه تبعیت از عالین،چیزی که آدم(ع) دید و عزم باید و شاید را نسبت به آن نداشت.و باعث عصیانش شد تا شیطان راه نفوذ پیدا کند و باعث هبوط آدم(ع) شد.و بعد از 300 سال،توبه او در کربلا واقع و پذیرفته شد و تازه برگشت به جای قبلی خودش نه جایگاه خلیفه الهی.
در مرحله بعد ما انسانهایی را میبینیم که بهترین تبعیت را داشتند که نامشان شد پیامبران اولوالعزم،باید دید آنها چه کارهایی کردند که شدند اولوالعزم؟
عالین چه کسانی هستند؟ و باید چه رفتاری نسبت به آنها داشت؟
انسان موقعی که به دنیا میاد،بهش گفته میشه تو برای خلیفه الهی شدن آمده ای.
این رفتار ماست که تعیین میکنه،که هدفمان چیه برای خلیفه الله شدن یا چیز دیگر.
یکی از جاهایی که انسانها توانستن به جایگاه بالا برسند در شب عاشورا بود.آنها تبعیت کردند از خواست امام و برنامه خداوندی.
اگر در غدیرخم مردم مثل شب عاشورا تبعیت از برنامه های خداوندی میکردند اوضاع دیگر اینجور نبود.
این خوبان عالمند که قرار است قافله سالاری کنند و ما را به سرانجام مقصود برسانند و وظیفه ما تبعیت است.
این ماجرا همینجوری ادامه پیدا میکنه میرسه تا به امام زمان(عج) و افراد به مقام صالحین میرسند.
این مقام جایگاه کمی نیست.چون ابراهیم(ع) در اواخر عمر خویش خواستار این بود که خداوندا من را جز صالحین قرار ده.(در آخر زمان رجعت وجود دارد و خوبان عالم خواهند آمد).و در بین آنها؛آنهایی که السابقون السابقون اولئک هم المقربون هستند پیشروترند.
همه اینها برای چیست؟ به خاطر پیش بردن برنامه های خداوندی.
چرا؟ چون قرار است خلیفه الله پرورش یابد.
فکر کنم یخورده بحث سنگین شد.اگر مرحله مرحله جلو بریم راحتره.
من برای این مباحث شاید یک ماه هر روز صحبت دارم.ولی تخصصی هستش.
اگر مفهوم نیست.بفرمایید جور دیگر بحث رو توضیح بدم.

آشنا سه‌شنبه 2 دی‌ماه سال 1393 ساعت 00:23

سلام
وقت بخیر
بحث سنگینی نیست ولی خب باید تجزیه و تحلیل بشه که شما هم استاد این کار هستید

خب من الان بهش بگم و با توجه به تجربیاتی که از قبل داریم در جواب میگن ما کجا ؟ اونا کجا؟
چه جوابی بهتر هست؟

وقت شما هم بخیر
عذرخواهی میکنم،چون بریده بریده از همه جا گفتم،یخورده شاید جا نیفته به خاطر همون گفنم سنگینه.
نگاه کنید این جواب ممکن از شیطان باشه که ما کجا و آنها کجا.
شیعه یعنی پیرو
وقتی سلمان درست جای قدمهای پیامبر،قدم میگذاشت. یعنی کاملا پیرو.آیا می توان گفت که او پیامبر است؟نه ولی آیا از مسیر او و جای پای او خروج کرد؟بازم نه.ولی جایگاهی دارد در کنار پیامبر در بهشت.بخاطر چی؟ پیرو بودنش.
ما قرار نیست نعوذ بالله امیرالمومنین بشیم.ولی آیا نمیتونیم تمام فرمایشاتش رو انجام بدیم.
ما موظف به انجام هستیم،نه نتیجه.
یک راهی را گذاشتند،گفتند باید به آنجا برسی،قرار نیست که بگیم چون نمیرسیم،پس اصلا حرکت نکنیم.اگر حرکت نکنیم محکوم به حذف هستیم.دیگر خالدین فیها جایگاه پیدا نمیکنه.
خوبان مثل مربی شنا هستند.ما را در آب انداختند و در آخر استخر منتظر ما هستند.قرار است شنا یاد بگیریم،قراراست به خوبان برسیم.برنامه خداوندی اینه که شناگر بشیم(خلیفه الله)اگر نخوایم یاد بگیریم.اولئک کالانعام،شاید هم بل هم اضل و یا ظالین خدای نکرده ممکنه بشیم

آشنا سه‌شنبه 2 دی‌ماه سال 1393 ساعت 00:34

دستم به روی سینه برای ارادت است
این بارگاه قدسی امام کرامت است

فرقی نمی کند ز کجا می دهی سلام
او میدهد جواب همه ، اصل ؛ نیت است

صلی الله علیک یا سلطان یا اباالحسن یا علی بن موسی الرضا (ع)

اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی

الامامِ التّقی النّقی و حُجّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری

الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً

مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلی اَحَدٍمِنْ اوْلیائِکَ

آشنا سه‌شنبه 2 دی‌ماه سال 1393 ساعت 01:12

آقای فلاح میگم شما چرا طلبه نشدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

به نظر من اگر نسل ما راحت طلب نباشن و فقط منتظر نباشن که همه مطالب رو زبانی بهشون بگیم و کمی اهل مطالعه باشن بعد برای جاهای مبهم به صحبت و گفت وگو بپردازند خیلی از سردرگمی ها حل میشه(البته مطالعه درست هم مهم هست)
مثلاً یک استادی داشتیم واقعاً هم اهل مطالعه بود. اما تو کلاس به دانشجوهایی که اینطور حرف ها رو زود میگیرن گفته بود(بعد از کلی
صحبت راجع به جهان هستی و برنامه رشد و تعالی و عظمت خداوند با توجه به آیات قرآن و...)
که من گمان نمی کنم با توجه به اینکه خداوند اینقدر بخشنده ومهربان هست بخواد بنده هاش رو عذاب کنه
دانشجوها هم که ماشالله اون همه صحبت استاد رو نشنیدن و فقط همین1جمله رو شنیدن!!!
من فقط گفتم شما به استناد آیات قرآن می فرمایید که خداوند بخشنده هست؟گفتن آره
بعد گفتم در کنار صفت رحمانیت خداوند ، جباریت هم اومده پس این چی؟
گفتن آره ،خب حالا ادامه درس رو بگیم وقت نداریم بعد راجع بهش صحبت میکنیم!!!!!!!!!!!!
دیگه هیچوقت اون "بعد" نیومد

ما طلبه هستیم.طلبه معرفت.اگر منظورتون حوزه هستش،ماه رمضان ها برای مباحثه آخرشب میرم حوزه.
بله حرف شما کاملا درسته.تا موقعی که ارزش یه چیز قیمتی رو نفهمیم،بعد یکدفعه بگین این یک چیز قیمتیه،ارزشی برای من نداره،حالا هر چقدر بگین فلانه بساره.
برای درک بهتر گاهی نیازه مطالعه کرد،گاهی زمان،گاهی فکر و.....
فقط نمیشه که یکی بگه و دیگران تلاشی نکنند.بلکه دیگران هم باید تلاش و کوشش کنند برای درک بهتر اون چیزی که طرف میگه،از راههای مختلف(مطالعه،فکر،تقوا،اطاعت و ....).
این صحبتهایی که می فرمایید در بحث کلامه
میگن مثلا جایی که خیر باشد شر وجود ندارد.اگر خیر نبود شر وجود دارد.خب خداوند که خیر است پس شر وجود ندارد و یا امثال اینها که اصلا جهنم وجود ندارد.اینطور مباحث در بحث کلامه.
این اسماء خداوندی هستش که هر کدام یک صفت را اجرا میکنند که جای صحبت دارد.
و مشکلی که اغلب اساتید دانشگاه دارند و فقط دوست دارند حرف بزنند و متکلم وحده باشند.تا شاگرد نظریه ای را مطرح میکند سریع می خواهند سرکوب کنند.
احسنت به شما که اجازه ندادید ابتر بماند موضوع دینی و برای دانشجویان دیگر جای سوال پیش بیاید.
ناراحت نباشید اگر حرکتتان برای احقاق دین و خالص باشد و قصد ارائه اسلام ناب محمدی(ص) را داشته باشید.همان طرح یک موضوع،دیگران را به حرکت در خواهد آورد.
ما موظف به عمل هستیم نه نتیجه.

آشنا سه‌شنبه 2 دی‌ماه سال 1393 ساعت 01:57

بله بله
ممنون از کمکتون
بهتر هست تشریف ببرید استراحت کنید هم روز پرکاری داشتید هم فردا...
راستی با حاجی صحبت کردید؟

عدرخواهی میکنم باید یرم بالای سر آشپز.
انشاا.. تا فردا

آشنا سه‌شنبه 2 دی‌ماه سال 1393 ساعت 14:13

سلام
خدا قوت
عزاداری و زحماتتون قبول حق تعالی
برنامه.تون خوب بود
خیلی زحمت کشیدید این چند روز، پیگیری برنامه ی عزاداری ، طبخ و توزیع غذا.
ان شالله خداوند از شما و دوستانتون قبول کنه
یکی از دوستانتون رو دیدم مشغول جمع آوری زباله ها بود، خدا خیرشون بده
مصاحبه هم کردید دیگه!!!

علیکم سلام
ببخشید دیشب نتونستم خداحافظی کنم.بارون داشت میومد نگران شدم.نصف شب رفتم ببینم آشپز چی لازم داره،براش سربندی هم کردم که بارون اذیتش نکنه.مجبور شدم زود برم،عذرخواهی میکنم.
آره سر صبح دیروز حاجی پیام فرستاد و بعد تلفنی صحبت کردیم،تو راه مسیر برگشت بود.اتفاقا سوال کرد کی بهت گفته،دیگه بهش گفتم بماند.
ممنون،عزاداری شما هم مقبول باشد.
برنامه تقریبا خوب بود.اون انتظاری که داشتم کاملا نشد.بعضی چیزها هم که مجبور شدیم انجام بدیم.ولی الحمدلله انشاا.. شرمنده امام رضا(ع) نشده باشیم.
آره بچه های هیئت واقعا بی ریا کار میکنند.یه سری بچه های جوان و یه هیئت نوپا هستیم که به خاطر غریبی امام رضا(ع) تو شهرمون،این هیئت رو راه انداختیم.
راستی شما هم مراسم تشریف داشتید؟
چون فکر کنم حواستون به همه جا بود.داشتم مصاحبه هم میکردم دیدید!
واقعا خجالت دادید به ما و تشریف آوردید.می گفتید لااقل یه پذیرایی ساده میتونستیم بکنیم از شما!
اینقدر درگیر کارها بودم که دیگه نتونستم نه از مراسم بهره ببرم نه از شرمندگی دوستان در بیام.حتی مداحی مداح آخر مراسم رو هم نتونستم گوش بدم،چون باید میرفتم سر غذا.
دیگه اگر کم و کاستی و ناراحتی برای شما در مراسم ایجاد شد عذرخواهی میکنم.

آشنا سه‌شنبه 2 دی‌ماه سال 1393 ساعت 14:14

فلسفه داشتن علم در هیئات عزاداری چی هست؟

ببینید اصلا فلسفه علم یا همان پرچم،بیرق در اسلام به صدر اسلام برمیگرده.هر قبیله یا عشیره یک نماد داشت که در پرچمش نمایانه و در جاهای مختلف به کار میره مثلا در جنگ ها،کاروان های تجاری،زیارتی و..... که بیشترین استفاده و صحبت در جنگ میباشد.این علم در جنگ نماد استقامت و پایداری سپاه میباشد که به دست شجاعت ترین و امین ترین که فرمانده سپاه میباشد داده میشود.در سپاه هیچ وقت نباید این علم بیفتد،یعنی اگر نگهدارنده علم کشته و یا زخمی شود یک نفر دیگر آن را نگه میدارد.چون اگر بر زمین بیفتد نشان شکست خوردن آن سپاه میباشد.
حالا در ماجرای کربلا این علم به ابالفضل(ع) سپرده شده.نماد سپاه امام حسین(ع) و فرمانده سپاه امام حسین(ع)،ابالفضل(ع) است،این را بگویم که این علم به دست هرکسی نمیدهند و باید وجه قابل توجهی در آن لشگر داشته باشد.
هیئتهای عزاداری در این زمانه چون میخواهند بگویند این علم هنوز پابرجاست و بر زمین نیفتاده در مراسم به عنوان نماد استفاده میکنند.و چون نمیتوانند آن ابهت معنوی داشتن علم در لشگر را به مخاطب برسانند.در بعد مادی آن علم را طویل و سنگین کردند تا منظور خود را برسانند.
البته یک کاربرد دیگر،ایستادن سینه زنان در پشت علم میباشد که باعث نظم در هیئت ها می شود.

آشنا سه‌شنبه 2 دی‌ماه سال 1393 ساعت 16:10

فردا اول ربیع هست
پیشاپیش مبارک
مژدگونی بدید ،زود ، زود

حلول ماه ربیع الاول هم بر شما مبارک.
شما هر چی مژدگانی میخواید ما در خدمتیم
البته به یک شرط!
یه دونه هم شما بدید.
قبوله؟

یه بنده خدا . . . سه‌شنبه 2 دی‌ماه سال 1393 ساعت 23:37 http://haram-e-del.blogfa.com

.::اللًّهُـ‗‗ـمَ صَّـ‗‗ـلِ عَـ‗‗ـلَى مُحَمَّـ‌‗‗ـدوَ آلِ مُحَمَّـ‗‗َـدوع َجِّـ‗‗ـلّ فَّرَجَهُـ‗‗ـم::.
....................✿❤
......................✿❤
..................✿❤
.............✿❤
.........✿❤
......✿❤
.....✿❤
.....✿❤...................✿❤...✿❤
..........✿❤..........✿❤............✿❤
..............✿❤..✿❤...................✿❤
.................✿❤.......................✿❤
................✿❤..✿❤..............✿❤
..............✿❤.........✿❤....✿❤
.............✿❤
...........✿❤
..........✿❤
.........✿❤
.........✿❤
..........✿❤
..............✿❤
...................✿❤
..........................✿❤
...............................✿❤
.................................✿❤
.................................✿❤
..............................✿❤
.........................✿❤
..................✿❤
.............✿❤
........✿

نقل صحیح روایت "بشارت بهشت با بشارت آغاز ربیع" در وبلاگ...

"فقط برای خدا.."

منتظر حضورتون هستیم

راستی.... وقتی آپ میکنید خبر بدید لطفا

و اینکه وقتی کسی دعوتتون کرد.....

بهش سر بزنید

یا حق

سلام علیکم
چشم اومدیم آقا
حق نگهدارت.

آشنا سه‌شنبه 2 دی‌ماه سال 1393 ساعت 23:37

بله توفیق داشتم بیام
خیر مصاحبه رو ندیدم و نمیدونستم
ساعت 1:30 تو رادیو پخش شد و از صداتون...

خواهش میکنم . خیلی زحمت کشیدید
دیدمتون موقع پخش غذا ولی...

و اما مژدگونی!!!!! چشم ، اگر شرایطش باشه و در توانم باشه حتماً، چی میخواید؟

خوب الحمدلله رادیو هم گوش میدید.صدای ما رو هم تشخیص دادید!
وظیفه ما بود.
ولی چی؟ یعنی برای گرفتن نذری نیومدید؟
یه مثلی داریم میگیم هر چه از دوست رسد نیکوست.هر چی در توانتونه،کتاب یا چیزی که خودتون دوست دارید هدیه بدید،قشنگ ترش اینه که خوتون انتخاب کنید.

آشنا سه‌شنبه 2 دی‌ماه سال 1393 ساعت 23:54

بنده به هیج وجه وضعیتی که الان راجع به علم وجود داره رو قبول ندارم.مخالف هم هستم
بحثهای خرافی که راجع بهش وجود داره
اکثریت رو که می بینم تمثال صلیبب میاد جلوی چشمم(شایدچشم من مشکل داره)
به نظر من تعاریفی که فرمودید امروزه مصداق ندره. منظورم اینه هدف اکثر دارندگانش چیز دیگری هست
البته این نظر من هست.نظر بقیه هم محترم هست برام

نگاه کنید شما فرمودید فلسفه علم در هیئت های عزاداری چیه.من هم شرح ماجرایی که میدونستم رو گفتم.
نظر شخصی من با نظر شما خیلی نزدیکه.
مخالف هستم ولی باید فرهنگ درست رو تزریق کنیم نمیتونیم به زور بگیم چون فلان جوره یا نیت علم زنان اونجوری نیاریم.این ممکنه رابطه معکوس بده.میگن نیت سنج نداریم یا مصداقهای دیگر میارند،باید به فکر چاره بود یک تنه نمیشه رفت جلو،آدمها رو حذف خواهند کرد به سادگی.
من خودم نمیتونم اعضای هیئت مون رو راضی کنم که نیارند.تازه میخواستند چندتا بیارند که با مخالفت من کوتاه اومدن.

آشنا چهارشنبه 3 دی‌ماه سال 1393 ساعت 00:08

بله رادیو ماشین روگوش میکردم
خیییییییلی دوست داشتم بیام بگیرم اما شلوغ بود وخیلی ها مشتاق گرفتن نذری،دعاکردم به همه برسه،خجالت کشیدم بیام بگیرم و...

راستی گیلانی ها ولایت مدارن به خصوص لاهیجانی ها؟؟؟؟؟
آخ اگر دوستان شهرهای دیگه بشنوند...

حیف شد غذا نذری نگرفتید
بالاخره هر جا غذا میدند شلوغه دیگه!ای کاش زنگ میزدید یا اطلاع میدادید براتون میاوردم یا کنار میذاشتم.
غذای نذری خجالت نداره ها
اتفاقا به همه رسید.ظرف کم آوردیم.بچه ها اول نگران بودن که غذا کم میاد ولی بعض ها چندتا هم گرفتند.دیگه به مرحله ای رسید که بچه ها میگفتند چرا غذا تموم نمیشه(یاد روزهای جهادی افتادم که داخل موتور برق بنزین ریخته بودیم و چند ساعت روشن بود و بچه ها میگفتند چرا بنزینش تموم نمیشه).
آره دیگه بیشترین امام زادگان در گیلان،اولین شیعه ها در ایران،با این اوصاف ولایت مدار نیستند.حالا حساب کنید سادات کیایی در لاهیجان،مقر حکومتی شیعه در صفویه،محل جنگ اقا سید جلال الدین اشرف و......
بازم میگید لاهیجانی ها نیستند!
یخورده احساس ناسیونالیسمیم فعال شده بود.
آره بخدا بچه های دیگه بشنوند.دیگه شهرهای دیگه رفتیم،حسابی از خجالتمون در میاند.منم همیشه اینور رو اونورم.وای وای وای......
خوب سوژه گیر آوردیدا تو رادیو!

آشنا چهارشنبه 3 دی‌ماه سال 1393 ساعت 00:13

بله حق با شماست. من باید در سوالم بیان می کردم امروزه
اینم درسته که اگر یکباره با چیزی مخالفت بشه بیشتر سراغش میرن
باید فرهنگ سازی درست انجام بشه

من خودم دغدغه ام اینم که چطور باید دوستان رو توجیه کنم و براشون باز کنم این موضوع رو.
واقعا یه معضلیه برام.حالا میخواستند چندتا بیارند که دیگه قاطی کردم.
چیزهای دیگه هم توی دسته امروز زیاد موافقشون نبودم که به درخواست دوستان کوتاه اومدم.بعضی هاشون هم رفیق های قدیم من هستند نمیتونم زیاد گیر بدم و توی رودربایسی گیر کردم.

آشنا چهارشنبه 3 دی‌ماه سال 1393 ساعت 00:33

اتفاقاً 1 ربع منتظر یکی از دوستان نزدیک بیمارستان بودم و کاملاً میدیدم توزیع غذا رو ولی متاسفانه شرایطش نبود و ما در حسرت غذای نذری...
ناهار ما هم شد نیمرو!!!!

حق السکوت میدید یا صحبتی با دوستان داشته باشم؟

راستی همسر شاه از شهر شما بود؟؟؟

اشکالی نداره انشاا.. غذار نذری بعدی.
ناهار نیمرو خوردید؟گرچه ما هم امروز ناهار متوجه نشدیم چی خوردیم.
دیگه ما به گردنمون افتاده که برای شما هدیه بگیریم،این یکیم روش،شما امر بفرمایید ما انجام وظیفه کنیم.
والله ما تهران بودیم دوستان تبریز میگفتند که از شهر اونهاست.ولی اینم خودش یه افتخاریه،یه عجوبه ای تو شهر داشتیم.
حالا شما ما رو اذیت کن.
این همه بزرگ مرد تو شهرمون داریم شما گیر دادی به این خانوم.
ما امثال فیاض لاهیجی(مفسر قرآن)،عبدالرزاق لاهیجی،کاشف السلطنه و......داریم.
مسئول وبلاگ یکی از دوستان من هستش که یه مدتی با هم زندگی میکردیم.البته هم استانی نیستند.
کاشف السلطنه هم بنده خدا اومد یه خدمتی کنه.آقایون عزیز پدرشو در آوردند.
توصیه میکنم برای تاریخ شناسی چای و قدمت لاهیجان یه سر به موزه کاشف السلطنه تشریف ببرید.
چه کنیم دیگه لاهیجانه،همه چیز داره.

آشنا چهارشنبه 3 دی‌ماه سال 1393 ساعت 00:55

فکر کنید از صبح کل اعضای خانواده در مراسمات مختلف باشن.ساعت2 بیان خونه . مادر خونه هم خدا حفظش کنه ، نباشه !
چه چیزی بهتر از نیمرو؟

خونه ما هم فکر نکنم از خونه شما بهتر باشه.
مادر عزیز ما هم که پای ثابت روضه ها(الحمدلله خونه مون نزدیک مساجد اصلی شهره و الا)
با این اوصاف باید یاد بگیرید که آشپزی کنید.

آشنا چهارشنبه 3 دی‌ماه سال 1393 ساعت 01:03

با دوستان صحبت می کردیم میگفتیم از کل ایران میان لاهیجان میرن موزه رو می بینند اما ماها تو لاهیجان هستیم تاحالا نرفتیم!!!!!!!!
ان شالله در اسرع وقت

واقعا خیلی از لاهیجانی ها داخلشو ندیدند.
به نظر بنده روز موزه تشریف ببرید.(چون رایگانه)

آشنا چهارشنبه 3 دی‌ماه سال 1393 ساعت 01:07

چیزایی که ما بلدیم تو وقت کم آماده نمیشه!مثل فسنجون ، قرمه سبزی، مرغ شکم پر، استامبولی پلو و...
بعضی روزهاباید جهت تنوع غذای ساده خورد

ماشاا.... از هر انگشتتون یه هنر میباره.
پس حتما یه بار باید مهمان بشم.
مطمئن باشم جهت تنوعه؟
راستی من غذای نذری خودمو خونه آوردم.بدون تعارف براتون بیارم؟

آشنا چهارشنبه 3 دی‌ماه سال 1393 ساعت 01:09

عجب پیشنهاد جالبی بود!!!
ممنون از پیشنهادتون
حالا شاید برنامه گذاشتیم با هم رفتیم

خواهش میکنم چون من خودم دوران دانشجویی،انزلی بودم.روز موزه رفتم موزه نظامی بندر انزلی برام خاطره مونده روزش.
آره هماهنگ کنید ما در خدمتیم.انشاا... با هم بریم.

آشنا چهارشنبه 3 دی‌ماه سال 1393 ساعت 01:20

آره دیگه جهت تنوع و زمانی که بعضی دوستان بخوان افتخار بدن
شوخی کردم
تشریف بیارید

نه ممنون از لطفتون. شما بخورید انگار ما خوردیم
نوش جان

نه اتفاقا شما باید افتخار بدید.که ما در خدمت دوستان باشیم.
دوستام هم این حرف رو میزنند.ولی واقعا برام افتخاری وقتمو برای دوستان و بچه های ارزشی میذارم.
بالاخره ما تعارف لاهیجانی نمیکنیم.می تونیم توی نذری خوردن با شما شریک بشیم.

آشنا چهارشنبه 3 دی‌ماه سال 1393 ساعت 01:21

فومن نبودید مگه؟

فومن نه برای چی؟
چندتا از دوستام اونجایی هستند و چندتا شون هم اونجا درس میخوندند.
من سراسری شهید خدادادی بندر انزلی میخوندم.
راستی شما کجا درس خوندی؟
چه رشته ایی؟

آشنا چهارشنبه 3 دی‌ماه سال 1393 ساعت 01:31

سپاس.نوش جان
راجع به لاهیجانی ها بد گفتید؟ حق السکوت میدید یا....؟؟؟؟

ممنون تشکر
نه بابا یه تعارفیه که به لاهیجانی ها نسبت دادند.گفتم شاید اونجوری فکر کردید گفتم بگم.
یا حسین این همه بدهکارم.کی میخواد بده.
باشه دست شما درد نکنه.دیگه برنامه امروزم برگزار شد خیالم راحت شد.شب دیگه با خیال راحت تا دیروقت بیدار میمونم.
نگران کردید ما رو ،پس تشریف ببرید حتما استراحت کنید.با دستمال ببندید و گرم نگه دارید فکر کنم بهتر باشه.

آشنا چهارشنبه 3 دی‌ماه سال 1393 ساعت 01:39

بله نسبت دادن
آخه برادر من منصفانه نگاه کنیم چیزی بوده که گفتن دیگه!!!

بابا نوع فعلی که به کار میبرند اینجوریه.چطور جمله بندی گیلکی مثل انگلیسیه،اول فعله بعد فاعله.ما هم مثلا میخوایم بگیم بفرمایید داخل خونه میگیم نمیان تو،یا برای خوردن،نمیخوری،جمله را نای منفی میاریم نه اینکه میگیم نه.

آشنا چهارشنبه 3 دی‌ماه سال 1393 ساعت 01:53

ببخشید. نگران نباشید
چشم
التماس دعا
شب بخیر
یاعلی

خواهش میکنم.
چشم تون بی بلا
محتاج به دعا هستیم
شب شما هم خوش
علی یارتون
بله متوجه شدم
حالا شما ما رو اذیت کن.نوبت ما هم میرسه

آشنا چهارشنبه 3 دی‌ماه سال 1393 ساعت 02:05

دعوا کردی؟

نه بخدا چه دعوایی آخه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اینجور گریه میکنید من میترسم چه حرفی زدم.
تشکر لااقل غلط املاء هام در میاد.
باشه دیگه سعی میکنم قسم نخورم.
آره یادم هست هر چه زودتر باید بدهیمو صاف کنم.هرکسی باعث شده منو مشتاق و تشویق کنه تا مطلبی و چیزی بذارم یا بنویسم.باید هم اجری به آن برسه. و در این مدت اخیر شما پای ثابت مطالبم بودید و شریک هم فکر کنم نداشته باشید.
ما رو از دعای خودتون فراموش نکنید.

آشنا چهارشنبه 3 دی‌ماه سال 1393 ساعت 19:31

سپاسگزارم
دعا؛ ما برای شما ، شما برای ما
من 1 سالی هست که از مطالبتون استفاده می کنم و معمولاً هم اسم وبلاگتون رو به عنوان منبع معرفی می کنم. بعضی وقتها یادم میره، حلال کنید

کم به کم به 8 و 9 دی نزدیک میشیم...
یادش بخیر دیدار حضرت آقا سال89
شما از جمعه شب تشریف می برید دیگه؟؟؟اگر توفیق شد دیدار امام تشریف ببرید یاد ما هم باشید

خواهش میکنم
چشم برای هم دعا می کنیم.
خواهش میکنم حلال حلاله.ما که چیز قابل داری نداریم،بیشتر مطالب هم که از جاهای دیگه هستش.
شما هم تشریف داشتید 8 دی 89؟
آره ،هر اومدنی یه رفتنی داره.
احتمالا نتونم برم.کلاسام زیاده،نمیرسم برم،غیبت هام هم تقریبا پره.
انشاا... که توفیق بده بریم.

آشنا چهارشنبه 3 دی‌ماه سال 1393 ساعت 19:52

باز عمو حسن امروز گند زد
عجب رویی داره بابا!!!!!!!!!!!

واااااااااااااااااااای چقد خندیدم وقتی خبر حرام بودن پوشیدن حلقه ازدواج رو خوندم!!!!!!

آره دیگه مردم باید خوب شرایط رو درک کنند تا بفهمند.از صحبتهاش درباره 9 دی تا گران کردن نان که واقعا سطح جامعه معضلی شده.
حضرت آفا حق داشت گفت من به مذاکره خوشبین نیستم ولی برید صحبت کنید.حالا آدم میفهمه که مردم باید اینجوری متوجه بشند،والا میگند شما همیشه مخالف هستید.این راهی هستش که باید رفت.همیشه قرار نیست که با عافیت و امنیت از بلایا عبور کنیم،این رفتار مردم هستش که نوع مسیر رو جلوی آدم میزارند.
آره خبرگزاری دانشجو هم زده ولی انصافا استدلال جالبی زد:حلقه ازدواج به معنای آن است که زن و شوهر ادعای علم غیب دارند که تا آخر عمر از یکدیگر جدا نخواهند شد!
انصافا هم فکر کنم همچین قولی رو به هم میدند(حالا بعضی وقتها زیر قولشون میزنند) اگه همچین چیزی باشه خب چرا مخالفند،معلوم نیست.فقط به خاطر علم غیب؟خب شاید علم غیب داشته باشند!

آشنا چهارشنبه 3 دی‌ماه سال 1393 ساعت 20:09

بله بودم. جلوی جلو
چه لحظه شیرینی بود. 1 بار دیگه هم به مناسبت دیگه ای رفتم و خداروشکر جلو بودم و حضرت آقا رو از نزدیک زیارت کردم
2 سه دفعه هم با فاصله بیشتر ولی باز هم خداروشکر

خوش به حالتون که جلوی جلو بودید.
ما که هر بار رفتیم اون ته ته ها بودیم.البته یک بار از فاصله چند متری ولی افسوس که.......
خب بالاخره یه نشونه هستش دیگه و در این زمونه با چنین چیزی تشخیص میدند.متاهل و مجرد بودن رو.البته بار اولی که من استان گلستان شهر گنبد رفتم خانمهای اونجا چیز گردی زیر شال سرشون هم میزارند که به منزله متاهل بودنشونه.
رسول خدا وقتی میگه زیبایتان را بزارید برای شوهرانتان یعنی چی؟ اگر زیبایی خانونم برای شوهرشه پس چرا قبل ازدواج جوریه که بعد از ازدواج هم همنجوری؟
این خانم حریمی برای خوش قائل نشده پس.
این موضوع البته در مورد خانم ها فقط فکر کنم صدق میکنه.چون خودشون رو باید بپوشونند از نامحرم.تا موقعی که ازدواج میکنند و می تونند برای شوهرشان آرایش کنند.
این حرفها در کلام و صحبت کردن ممکنه خوب باشه و همه تحسین کنند.که خانوم آدم باید قبل ازدواج آرایش نکرده باشه تا بعد ازدواج.ولی چه کنیم که حرف تا عمل آدما ممکنه تغییر کنه،یا شرایطشون جوری باشه که نتونند اجراش کنندو....
فقط هم در بین افراد خاص نیست،ممکنه افراد عامی هم چنین انتظاری داشته باشند و هر دو قشر فقط در حرف چنین باشند.
امیدوارم که کسی مجبور نشه حرفش و عملش فرق کنه و یا در شرایطی قرار بگیره که فرق کنه.

آشنا چهارشنبه 3 دی‌ماه سال 1393 ساعت 20:21

منم خبر رو از SNNخوندم

خبرگزاری خوبیه.چکیده اخبار از جاهای مختلف رو در یک پیغام میذاره.
راستی مطلب نذری خانم بازیگر هم جالبه.

آشنا چهارشنبه 3 دی‌ماه سال 1393 ساعت 20:47

همیشه در پایان اینطور بحثها می فرمایید تحت شرایطی ممکن هست به حرف خودشون عمل نکنند!!!!!!!!!!!!!!!!!!!(در بحث جشن عروسی . الان هم این)
معیار انجام کارهای ما چی هست؟دین و اعتقادات ما یا حرف اطرافیان و شرایط؟
ان شالله با عنایت خداوند و لطف ائمه اطهار همیشه حرف و عملمون یکی باشه و گمراه نشیم

آخه من اینجور شرایطو خیلی دیدم میترسم قطع به یقین بگم.چون افرادی رو دیدم که این حرفا رو میزدند ولی یهو عملشون عوض شد.
به خاط همین میگم امیدوارم برای کسی چنین شرایطی پیش نیاد.
مثلا آقای منتظری چه کتاب جالب و قوی ای در مورد ولایت فقیه نوشتند ولی چطور شرایط باعث شد که برخلاف کتابش عمل کنه و در مقابل ولایت فقیه بمونه.
انشاا... واقعا باید احتیاط کنیم و در سایه ائمه اطهار قدم برداریم و با توسل به آنها کارامون رو انجام بدیم.
امروز یه حدیث دیدم حتی بند کفش رو داریم می بندیم با توکل برخدا انجام بدیم تا کارا برای ما آسان بشه.

آشنا چهارشنبه 3 دی‌ماه سال 1393 ساعت 21:11

حداقل در این مسائلی که راجع بهش صحبت کردیم 1نفری همه رو حریف هستید
توکل بر خدا ببینیم چی میشه

انشاا... شما هم حریف باشید.البته این یکطرف قضیه هستش و باید طرف دیگه رو دید.یکی از شرایط همونه که ممکنه شما اینجوری فکر کنی ولی طرف مقابل فکرش یجور دیگه و یا کمی تفاوت داشته باشه.و ممکنه شما کوتاه بیای از یکسری از مسائل،البته بستگی به خطوط قرمز آدما داره که چقدر کوتاه بیاند.
و توکلت علی الله

آشنا چهارشنبه 3 دی‌ماه سال 1393 ساعت 21:20

ان شالله سعی میکنیم درموضوعات مختلف و انتخاب دقت کنیم
توکل و توسل هم فراموش نکنیم

این توفیقیه که خداوند در سر راه آدما قرار میده و گاهی ممکنه پس زده بشه.به قول بچه ها گفتنی در و پنجره رو برای هم جور میکنه.
در موضوعات مختلف میشه بحث و صحبت کرد و اگر 70 درصد تشابه داشتند به قول بچه ها کلاه رو باید انداخت هوا.
و در انتخاب دقت کرد بازم میگم چونکه دیدم دوستان در شرایطی قرار گرفتند مجبور شدند که کوتاه بیاند و دقت انتخاب رو پایین بیارند.
انشاا.. به حق مادر عالم همه یه انتخاب خوب گیرشون بیاد و خدا خیر بده به کسانی که موجب میشند تا همکف هم به هم برسند.

آشنا چهارشنبه 3 دی‌ماه سال 1393 ساعت 21:56

ان شالله
البته دوستان میگن در اینطور مواقع باید سر رو انداخت پایین و قرمز شد یعنی این شکلی
ولی من....
شوخی کردم
به امید خدا قسمت همه 1 یار خوب بشه هم این دنیا هم آخرتش بهش بستگی داره. این خیلی مهم هست

بنظرم نباید خجالت کشید در این مواقع،البته حیا سر جای خودش،ولی باید تمام حرفها رو زد.همینطور که فرمودید دنیا و آخرت به این موضوع بستگی داره.
قراره دین آدم کامل بشه.آدمها هر کدوم یه بالند که با یک بال دیگر میتونند پرواز کنند.حالا کدوم سمت خودشون میدونند.

آشنا چهارشنبه 3 دی‌ماه سال 1393 ساعت 22:25

من که به شخصه چون خودم رو میشناسم میگم؛ الان میخندم ولی به محض اینکه در شرایطش قرار بگیرم...
توکل بر خدا

خب همه اینجوریند.در شرایط عادی یا میخندند یا خجالت میکشند.موقع صحبت چون تجربه ندارند به ته ته په ته میفتند.که اینجا وظیفه اطرافیانه که دو طرف رو آماده کنند.معمولا هم سوالاتشون رو توی یک کاغذ یا موبایل مینویسند(آن مسائلی که براشون مهمه) تا موقع صحبت کردن گیر نکنند و قفل نشند.
البته خیلی مواقع ظاهر با باطن فرق میکنه که فقط با توکل بر او میشه جلو رفت.

آشنا چهارشنبه 3 دی‌ماه سال 1393 ساعت 22:39

بابا ، تجربه!!!!!!!!!!!
معلومه تجربه تون زیاده ها